اطلاعات پایان 3ماهگی ارشان کوچولو
سلام عمر و نفسم صبح بخیر موشموشک من گل توپولوی من زیاد وقت ندارم چون الاناست که بیدار بشی... واسه همین یک راست میریم سر اصل مطلب: دیروز ساعت 2باباعلی اومد خونه و ساعت 4 باهم رفتیم دکتر بی نهایت شلوغ بوووووووووووووووووووووووود... یه چیز میگم یه چیز میشنوی !!!!!!!!!!!!!!!!! تقریبا 2ساعت منتظر بودیم تا نوبتمون شد... یه عالمه نینی دورو بر مون ...... وای یکی جیغ میزد ، یکی میخندید، یکی گریه میکرد، یکی میدوید و مامان باباش دنبالش... خلاصه آدم یاد حموم عمومی میوفتاد! خداروشکر تو پسر خوبی بودی و اولش خواب بودی و بعدشم یکسره تو بغل منو باباعلی ساکت بودی... باباجون تورو برد پیش همکاراش، ...