ارشــــــــــــــان پیشـیارشــــــــــــــان پیشـی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

پرنس پیشی،پسر پائیزی

چه روزها ک گذشت پسرکم...

پسر عزیزم: شاید روزی وقتی ک جوانکی پر شر و شور شدی ، نوشته هام در نظرت خنده دار باشه! نازنینم این خنده دار نیست ک من از گذشته عاشق تو بودم! حتی روزهایی ک جوانی پر شر و شور بودم... بی شک عشقی بی اندازه رو تو کلماتم میبینی! اگر مادرت رو الان پشت مانیتور ببینی چیزی جز این نمیگی! لباس آبی، موهای جمع شده در پشت، چشمهایی ک از بی خوابی و خستگی قرمز و متورم شده! اینهارو نوشتم ک اگر روزی من رو پیر دیدی بدونی روزی جوون بودم. زیبا بودم... بگذریم پسرکم. نمیدونی روزهایی ک نبودی چــــــــــــــــقدر تب و تاب اومدنت رو داشتم ... چقـــــــــــــــــدر  دعا میکردم ک بیایی! چقـــــــــــــــــــدر دلیل و برهان برای پدر ک من...
17 شهريور 1392

هرچی از خوبی تو بگم کمه

هرچی از خوبیـــــــه تو بگم کمه     عاشقونه میخوامت ی عالمه واسه چشمای قشنگت میمیرم     عشق من از تو نفس میگیرم هرچی عشقه توی چشمای توئه     توی قلب من فقط جای توئه این محاله تـــــــورو تنها بذارم     تورو بیشتر از خودم دوستت دارم هر عشقی ی روزی میمیره     تاریکی دنیارو میگیره عـــــشق تو تا ابد میمونه    اسمت رو این لبام میخونه خونه پر میشه از عطر نفسات     حالا ک عاشقونست حال و هوات ببین از عــــــــشق دیدن چشات      همه دنیـــــــــــا رو میذارم زیر پات هرچی از خوبیه تو بگم کمه ...
29 تير 1392

نظر سنجی(ب دعوت سوده عزیزم)

سلام گل پسرم، بازم ب ی بازی دعوت شدم! این دفعه سوده جونم مامان امیر مهدی گلی من رو ب این بازی دعوت کرد، خیلی ازت ممنونم سوده عزیز... اینم آدرس وبلاگ گل پسرش:  http://amirmahdim.niniweblog.com/   اگر ماهی از سال بودم  ... مهر ماه تولد گل نازم! اگر روزی از هفته بودم  ...  سه شنبه، از دوران مدرسه همیشه دوستش داشتم اگر عدد بودم  .. 3........ اگر جهت بودم... شمال......... اگر همراه بودم.. (همراه اول، خخخخخخخخخخخخخخ) همراه همیشگی خانواده اگر نوشیدنی بودم... دوغ..... اگر ثواب بودم... کمک بی ریا ب بچه های بی سرپرست و یتیم ...
25 خرداد 1392

مادر خوبم الهی قربون تار موهات که سفیده

مادر خوبم الهی قربون تار موهات ک سفیده    هرزمان نگاه گرمت واسه من ب خدا نور امیده زنده هستم تا ک هستی     تا ک چشممو نبستی خــــــــاک پاهای تو هستم      چون خدا تورو پرستم   هنوز محتاج لالایی شب های تو هستم     هنوز مادر همون طفلم بگیر باز هر دو دستم دلم هرگز نمیخواست ک برنجونه دلت رو          همیشه آرزوشه حل کنه صد مشکل تو     ...
14 خرداد 1392

mamy

نمونه بارز یک مادر به افتخار همه مامانای مهربون بزن دست قشنگه رو! هر مامانی دوست داره برداره بذاره تو وبلاگش  زن عشق زاید و تو برایش نام انتخاب می کنی او درد میکشد و تو نگران از اینکه بچه دختر نباشد او بیخوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی می بینی او مادر می شود و همه جا میپرسند: نام پدر فرشته ای به نام مادر کودکی که آماده تولد بود، نزد خدا رفت و از او پرسید: «می گویند فردا شما مرا به زمین می‌فرستید، اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟» خداوند پاسخ داد: « از میان تعداد بسیاری ازفرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفته&zw...
14 ارديبهشت 1392

پسرک من...

پسرکم سلام...   ❀◕ ‿ ◕❀  گل قشنگ من، این متن رو خاله الناز چندوقت پیش برای من ایمیل کرد و میخواستم بذارم  تو وبلاگت امایادم رفت!!!!!!!!!!!!!!!!! حالا برات میذارم. بخونش فرشته من و سعی کن بهش عمل کنی... ( ❁ ممنونم خاله الناز جون ❁ )  این گلها هم تقدیم ب خاله الناز پسرم! ﭘﺴﺮ ِﺧﻮﺑﻢ ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻫﻢ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯿﺸﯽ . ﻣﯿﺎﯼ ﻭﺍﯾﻤﯿﺴﺘﯽ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﻦ ﻭ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮﮐﯽ ﻣﯿﮕﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﯼ ! ... ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﺻﻼ ﻋﺠﯿﺐ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﺗﻮ ﻧﺎﮔﺰﯾﺮﯼ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ !.... ﮐﻪ ﺗﻮ ﺣﺎﺻﻞ ﻋﺸﻘﯽ ﭘﺴــ ـﺮﻡ ... ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﯿﺖ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ... ﻋﺰﯾﺰﺩﻟﻢ ! ﯾﮏ ﻭﻗﺘﻬﺎﯾ...
3 ارديبهشت 1392

شعر حموم...

سلام گل نازم شیرینم چند وقتی بود دنبال 1 شعر واسه حموم میگشتم ک وقتی میریم آب بازی برات بخونم بالاخره با کمک دوست جونیام پیدا کردم... خیلی قشنگه... منم در تلاشم ک اول خودم حفظش کنم بعد ب تو یاد بدم... مامان رفته تو حمام                 نی نی رو برده همراش      مامان تا دوش باز کرد                 نی نی صابونو برداش    صابون که لیز لیز بود              ...
26 فروردين 1392

11 ماه گذشت 11 روز مونده...

١١ ماه گذشت:    بعضیها دلشون شکست ... بعضیها دل شکستن ... خیلیها عاشق شدن ... خیلیها تنها موندن ... خیلیها از بینمون رفتن ... خیلیها بینمون اومدن ... گاهی خندیدیم ... گاهی گریه کردیم ... زندگی بر خلاف آرزوهامون گذشت ... حالا 11 روز مونده، 11 روز از اون همه خاطره! آرزو دارم نوروزی ک پیش رو داری آغاز روزهایی باشه ک آرزو داری ...
19 اسفند 1391

حرفهایی برای دلبندم

فـــــــرزنــــد عــــزیـــــزم: آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی، اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم و یا نتوانستم لباسهایم را بپوشم اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است ؛ صبور باش و درکم کن... یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت را عوض کنم... برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم... وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن.. وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم ، با تمسخر به من ننگر! وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمیکند، فرصت بده و عصبانی نشو.. زمانی که میگویم دیگر نمیخواهم زنده بمانم و م...
3 بهمن 1391