چه خوبه ک هستی...
سلام زندگیم سلام عمرو جونم سلام دردت ب جونم... جیگر مامان یکمی دلم گرفته... یکمی بغض دارم... آخه نشد... میپرسی چی نشد؟؟؟؟؟؟؟ چند وقتیه در تلاش بودیم تا این خونمونو بفروشیم و بریم ی جای بزرگتر بخریم... اما دیشب ب این نتیجه رسیدیم ک نمیشه... حداقل الان نمیشه. چه میدونم باباعلی میگه با این مقدار پولی ک داریم و با این وضعیت گرونی اگر بخوایم خونه بزرگتر بخریم باید ماشینو بفروشیم و بدون ماشین با ی بچه فسقلی سخته... حق هم داره ها اما من خیـــــــــــــــــــــــــــلی یکدنده ام... تو مثل من نباش مامانم. خب فعلا ک تو همین خونه میمونیم. دیگه همش ب خودم میگم خب نشد ک نشد فدای سر پسرم خدا...