ارشــــــــــــــان پیشـیارشــــــــــــــان پیشـی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

پرنس پیشی،پسر پائیزی

چه روزها ک گذشت پسرکم...

1392/6/17 18:04
1,480 بازدید
اشتراک گذاری

پسر عزیزم:

شاید روزی وقتی ک جوانکی پر شر و شور شدی ، نوشته هام در نظرت خنده دار باشه!

نازنینم این خنده دار نیست ک من از گذشته عاشق تو بودم!

حتی روزهایی ک جوانی پر شر و شور بودم... بی شک عشقی بی اندازه رو تو کلماتم میبینی!

اگر مادرت رو الان پشت مانیتور ببینی چیزی جز این نمیگی! لباس آبی، موهای جمع شده در پشت، چشمهایی ک از بی خوابی و خستگی قرمز و متورم شده!

اینهارو نوشتم ک اگر روزی من رو پیر دیدی بدونی روزی جوون بودم. زیبا بودم... بگذریم پسرکم.

نمیدونی روزهایی ک نبودی چــــــــــــــــقدر تب و تاب اومدنت رو داشتم ... چقـــــــــــــــــدر  دعا میکردم ک بیایی! چقـــــــــــــــــــدر دلیل و برهان برای پدر ک من آماده مادر شدنم. همیشه وقتی بابا علی میگفت تو هنوز خودت کوچیکی دلم میگرف... هیچکس نمیدونست ک چــــــــــــــــــقدر منتظرتم... نمیدونی کوچیکم، نمیدونی چه بغضی گلوگیرم میشد وقتی مادری خبر از بارداری بهم میداد...

فقط میگفتم یعنی میشه؟ میشه ی روزی منم حامل این خبر باشم؟ میشه ی روز بفهمم مثل نهالی کوچیک توی وجودم ریشه دواندی؟؟؟؟؟؟؟؟ و اون روز اتفاق افتاد:

98

گل من وقتی برای اولین بار صدای قلبت رو شنیدم بیتاب دیدنت شدم! پیش خودم گفتم صدای قلبی ک محکم در بطنم میکوبه صدای قلبیست ک آرزوی شاد تپیدنش تا ابد در قلب شقایق هست! 

98

جان شیرینم وقتی برای اولین بار توی دلم شیطونی کردی و آروم بهم ضربه میزدی پیش خودم گفتم این وروجک میشه دنیای شقایق!

98

عزیزترینم وقتی برای اولین بار لباسی برات خریدم و بوییدمش... تمام وجودم پر شد از عطر عشق کوچکی ک با تمام کوچکیش قرار بود بشه بزرگترین اتفاق زندگی شقایق!

98

ناز مادر روزی ک آماده رفتن ب اتاق عمل شدم، همون شقایقی بودم ک وقتی خار ب انگشتش میرفت زمین و زمان رو ب هم میدوخت و اطرافیان باهاش اشک میریختن! ولی اون روز شقایق درد رو نمیفهمید! ... با تمام دردها و سختی ها میجنگم ب خاطر تو ... قول میدم!!!!!!!!!

 مامی

 

 

98

قاصدکم وقتی برای اولین بار تورو دیدم و در آغوش گرفتم بدنم یخ کرده بود، تو مسافر کوچولوی من ، بعد از 9ماه پیمودن راهی طولانی قدمهای کوچیکت رو روی چشمای شقایق گذاشتی! چه لذتی ................

 

98

ستاره ام وقتی برای اولین بار از شیره ی جونم قطره قطره برای سیر شدنت بهت دادم، تمام غمم این بود ک مبادا شیر ب گلوت بپره... شقایق مواظبت هست! قول میدم!!!!!!!!

 

 98

دردونه ام وقتی برای اولین بار ب چهره تو نگاه کردم ، آرام و فارغ از تمام اتفاقات این دنیا خوابیده بودی ، و من عاشقانه  ب صورت بی نقصت نگاه کردم ک هنوز نور بهشت پروردگار در آن پیدا بود...

 محمدارشان

98

وجودم وقتی برای اولین بار شب رو تا صبح دل درد داشتی، من سر تا پا آغوش شدم برات! با تمام زخم های بعد از عمل ک یک روز بیشتر نگذشته بود...... گریه نکن وجودم... شقایق دل دیدن گریه هات رو نداره!

 

انار تپلی

98

آرام جانم وقتی برای اولین بار در خواب با فرشته ها گرم گفت و گو شدی! خندیدی و لبخند زیبایت سهم شقایق شد!

 محمدارشان

98

زندگیم وقتی برای اولین بار زمانی ک جز گریه و نگاه راهی برای برقراری ارتباط نداشتی و با نگاه بی گناهت در پی من بودی... تمام دنیا  مال شقایق بود! 

 

98

دریایی ام وقتی برای اولین بار خودم تن ظریفت رو با آرامش آب زلال شستشو دادم، مثل یک چینی گرانبها با تمام وجودم مراقبت بودم...

عشق مادر 

98

امیدم وقتی برای اولین بار برامون با صدا خندیدی شقایق ب جایی حوالی آسمانها رسید! تا ابد بخند مادر!!!!!!!

 ای جوووووووووووووونم

98

عمرم وقتی برای اولین بار گفتی ماما! وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای نمیشه توصیفش کرد!

 

98

آسمانیم وقتی برای اولین بار غلتیدی! جـــــــــــــــــــیغ کشیدم ! خندیدم ! شاد شدم! خدارو شکر کردم! تعجب نکن عزیزم هر حرکتی از تو برای من دنیایی بود!

98 

فرشته ام وقتی برای اولین بار موقع غذا دادن بهت دستم ب مروارید تو دهنت برخورد! نمیدونی چه کردم ک ابراز کنم و نشد! شقایق جنبه این همه هیجان رو نداره!

 

98 

عسلم وقتی برای اولین بار با زحمت فراوون بر جاذبه زمین غلبه کردی و سر پا ایستادی زمینی ک روش بودم برام کوچیک ب نظر اومد... ک پسرم موفق شده به زمین غلبه کنه!

 

98

نفسم وقتی برای اولین بار کلافه از دست شیطنت هات شدم ... نمیدونم چی شد ک ظرفیت حوصله ام سر رفت... اما تو باز هم با شیطنت تمام بهم خندیدی و ب کارت ادامه دادی!

 

98

قلبم وقتی باری اولین بار خرابکاری کردی و چیزی رو شکستی! همه جا توقع مهربونی نداشته باش جانم! شقایق گاهی هم عصبانی میشه!

 

98

برگ گلم وقتی برای اولین بار قهر کردی باهام! با تمام قدرت بیانم آماده دلجویی شدم اما تو فرشته من انقدر پاک و لطیفی ک بعد ی خواب کوتاه یادت رفت....

1 

98

بالاخره رسید روزی ک تو مال من بشی! و من مادر تو

و من در انتظار بیشتر و بیشترنها از تو میشینم...

 98

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

Safoura
18 شهریور 92 18:19

💋
💋
💋
💋💋💋

❤❤❤
❤ ❤
❤ ❤
❤❤❤

💘 💘
💘 💘
💘

💏💏💏
💏
💏💏💏
💏
💏💏💏


مامان امیر مهدی(سوده)
18 شهریور 92 21:37
باشه رمز نمیخواهیم حالا چرا میزنی؟؟؟


مامانه پارسا
19 شهریور 92 14:55
سلام مامانی مرسی از تبریکت..ایشالا داماد شدن ارشان گله..بوووووووووووووووووس یه دنیااااااااااااااااااااااااااا


سلام خاله سپیده جونم میسی خاله جونم
همچنین پارسایی
رضوان
19 شهریور 92 18:16
ارشان جیگری اومدم زودتر از مامانت بگم 11ماهگیت مبااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارک عسیسم
جیگر منی


مرسی خاله جونی