ارشــــــــــــــان پیشـیارشــــــــــــــان پیشـی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

پرنس پیشی،پسر پائیزی

چکاپ و اطلاعات17 ماهگی

1392/12/22 17:39
725 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام فرشته زمینی من...

خوبی همه وجود من؟ امیدوارم هرجا هستی خوب خوب خوب باشی جیجری!!!!drawing children clipart graphics

عشق مامان میخوام مثل همیشه برات روزانه تعریف کنم ک اوضاع از چه قراره! پس بزن بریم

children clipart graphics

cube toys children clipart graphics11 اسفند 92 : برام جالب بود ک صبح از خواب بیدار شدی یهو گفتی نــام! ینی شام! و شام ب این منظور ک گرسنه شدی و ممیخوای غذا بخوریم. از خوشحالی بال درآوردم و تند تند برات صبونه حاضر کردم.... ولی زهی خیال باطل!!!!!!!!!!!! مثل همیشه بد غذا!!!!!!!!!!

boy stork clipart graphics

cube toys children clipart graphics 12اسفند 92: شب متوجه شدم مروارید 15 هم تو دهنت پیدا شده!!!!!!! مبااااااااااااااااااارک عشقولم... آبی هارو ک داشتی ! اون قرمزه جدیده! وای ک دیگه چیزی نمونده تموم شه!!!!!!

17

boy stork clipart graphics


cube toys children clipart graphics 13اسفند92: بابایی صبح رفت سبد کالامونو گرفت! حالا بماند جریان سبد کالا چیه! اونا رو بعدا برات حضوری تعریف میکنم. فقط اینو بدون ک سبد کالا بود ک باعث شد مامان تو بعد از 23 سال عمر تازه یاد بگیره مرغ پاک کنه! خخخخخخخ

18

18

18

boy stork clipart graphics

cube toys children clipart graphics14 اسفند 92: صبحش یکمی دیگه از خریدهای عید رو انجام دادیم و غروب هم پسرکم برای بار اول رفت برای اصلاح مو! البته ! البته! البته! با عرض پوزش مامانی بردم پیش آرایشگر خودم! به دو دلیل! دلیل اول ک خیلی براممهم بود این بود ک اگر میرفتی آرایشگاه مردونه میخواستن موهاتو آلمانی و چه میدونم 1000 مدل دیگه ک دوست نداشتم بزنن و دلیل دوم اینکه میتونستم ببرمت آرایگاه کودک/ ولی من اصلا نمیخوام ک موهات کوتاه بشه! همون یک بار ک کچل شدی واسه هفت جد و آبادم کافی بود! و فقط قرار بود ی ذره دور موهات ک کوتا و بلند بود صاف بشه! ک ترجیح دادم ببرمت آرایشگر خودم درست کنه/ خیلی هم راضی بودم.

قبل از عمل

18

حین عمل

18

بعد از عمل

18

18

دیدی خیلی عوض نشده؟ مبارکت باشه عشقم ایشالا واسه عروسیت بری نفسم!

تو آرایشگاه عالی بودی! خوشگل نشستی تا کارت تموم بشه!5 دقیقه هم نشد ولی همونم ک همکاری کردی ممنون!

boy stork clipart graphics

cube toys children clipart graphics15 اسفند 92: منو بابایی تصمیم گرفتیم برات ب عنوان عیدی تبلت بخریم. و از این رو تبلت سفارش دادیم ب نام ارشان ب کام مامان!!!!!!!!!!!!!!زبان بعد از ظهر اون روز لباساتو برده بودم پشت بوم ک یکم آفتابب بخوره! هر از چندگاهی این کارو میکنم. ساعت 5 بود ک یهو دیدم هوا تاریک شد! و در همون لحظه باد و بارون شدیدی شروع شد. تا  برسم بالا تمام لباسات خیس شد. اومدم پایین و بعد از بررسی فردای اون روز دیدم یکی  از تیشرتهات نیست!افسوس

boy stork clipart graphics
cube toys children clipart graphics16 اسفند 92: ساعت 4 بود ک تبلت و گوشی ک بابایی واسه خودش سفارش داده بود رسید دم خونه. خوب موقعی بود چون تو خواب بودی و من با خیال راحت رفتم جلو در و تحویل گرفتم. مبارک باشه

 

boy stork clipart graphics

cube toys children clipart graphics17 اسفند 92: بابایی تعطیل بود، بعد از مدتی گفتم حالا ک بابایی هست و من وقت دارم کوبیده مرغ درست کنم. چون یکم دنگ و فنگ داره. وواسه نهار درست کردم. نمیدونی مامانی چقـــــــــــــــــــــــــدر دوست داشتی. بمیرم واسه ادبت. سر سفره ی تیکه میخوردی و میگفتی میـــــــسی دوباره یکی دیگه و میگفتی دستِته! (دستت درد نکنه)، من قربون اون حرف زدنت بشم نفسم. نوش جونت. و از اون روز قرار شد من حداقل هفته ای یک بار برات درست کنم. حالا هرطوری باشه برات میپزم عشقم.خوشمزه      /       بعد از ظهر اون روز رفتیم سلسبیل و ی چرخی زدیم و برات بادکنک گرفتیم. ی مدتی بود دیگه ب بادکنک علاقه نداشتی، ولی بازم مثل اینکه علاقه من شدی آخه لحظه ای ک ببینی بادکنک نیست با گریه میگی بـــــــــــادی دو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (بادکنک کو؟)

راستی اون تیشرتت ک گم شده بود افتاده بود رو پشت بوم همسایه! و گربه ها حسابی از خجالتش در اومده بودن و مورد عنایت قرار داده بودن. و وقتی همسایه آورد داد مستقــــــــــــــیم رفت تو سطل زباله! خخخخخخقهقهه

boy stork clipart graphics

cube toys children clipart graphics18 اسفند 92 : شام قرار بود عمو جون بیاد خونمون و تو از صبح مـــــــــــــــدام گفتی عمو منه! باشه! عمو مال تو!!!!!!!! و اینکه از ظهر همون روز یکم بیرون روی داشتی البته خیلی نبود!خجالت

boy stork clipart graphics

cube toys children clipart graphics 19 اسفند 92: صبح رفتیم خونه بابارضا! حالت خوب نبود. البته از ظاهرت معلوم نبود چون مثل همیشه شیطونی میکردی و بازی! اما اسهال + استفراغ + تب(خیلی کم)!!!!!! خلاصه مادر روزش رفتیم خرید و کل خرید عیدمونو انجام دادیم. قرار بود برات شب ماهگرد بگیریم ک چشمت روز بد نبینه! حالت خیــــــــــــــــــــــــــــلی بد شد. و من و مامان شراره تمام وقت در اختیار تو بودیم. مدام پوشک عوض میکردیم و انواع پماد ک نسوزی!خجالت و اینطوری شد ک این ماه برات ماهگرد نگرفتم. ولی همینجا از ته قلبم ماهگرد 17 رو بهت تبریک میگم نازنینم. ایشالا 170 ساله بشی زندگیم.هورا

 

17-1.gif

 

boy stork clipart graphics

cube toys children clipart graphics 20 اسفند 92: شبش خوب نخوابیدی ! دل پیچه داشتی و گریه میکردی. صبح ک بیدار شدم ب مامان شراره گفتم بریم ارشانو ببریم بیمارستان! اول رفتیم بیمارستان اطفال فهمیده! وقتی دکتر دیدت گفت آب بدنش کمه و باید بستری بشه!!!!!!!!!!! یهو قلب من انگار تو سینم منفجر شد! اشک تو چشمام زنگ زدم ب باباعلی. گفت همین الان بیاید لاله! خلاصه با آژانس رفتیم بیمارستان لاله! دکتر خودت نبود! دکتر صالح پور بود و وقتی دیدت و جریان بیمارستان فهمیده رو بهش گفتم حسابی معاینه ات کرد. گفت لازم ب بستری نیست. فقط مراقبت میخواد و رسیدگی! برات ی آمپول نوشت و ی شربت! و اینگونه بود ک پسملم تو سن 17 ماه و یک روزگی اولین آمپولشو زد!چشم

بمیرم برات ک خیـــــــــــــــــــــــلی گریه کردی! راستی قد و وزنت هم بد نبود. خیلی وزن نگرفتی! قد87cm و وزن 13kg. از چکاپ قبلیت ک 15 ماه بود همش 200 گرم زیاد شدی. ناراحت

شبش ک اومدیم خونه با وجود این همه رسیدگی من بازم پاهات سوخت. بمیرم برات نمیدونم چی کم گذاشتم. ولی دکتر گفته بود بخاطر اسیدی بودن اسهال میسوزی! جیش میکردی جیـــــــــــغ میزدی!

boy stork clipart graphics

cube toys children clipart graphics 21 اسفند 92: دندون شماره 16 ب دنیا اومد. مبااااااااااااااااااااااارک باشه...

18

بالاخره دندونای نیش تموم شد! فقط نمیدونم کی باید منتظر دندونای آخری باشم! یادم رفت از دکتر بپرسم!

اوضاع سوختگی پاهات افتضاح بود. حتی یک بار دیدم از زخمی ک شده خون میاد ....... قلبم ریش ریش شد. پماد های : 1. آلفا ، 2. کالاندولا ، 3. فیروز ، 4. بتامتازون ، 5. ویتامین A ، 6. وازلین + پودر بچه استفاده کردم. تمام مدت باز گذاشتمت! ینی خونه تکونی پـــــــــــــــَر! دوباره باید فرش بشوریم! ولی فقط تو خوب شو. همش فدای سرت.

boy stork clipart graphics

و امروز ک 22 اسفند 92 هست خوابیدی عشقم. اوضاع سوختگی یکم بهتره! هنوز قرمزه، هنوز میسوزه ولی من تمام سعیمو میکنم ک خوب بشی!قلب

boy stork clipart graphics

حالا فرهنگ لغات پسملی:

اول از همه بگم ک دیگه خیلی یادم نمیمونه کلماتی ک میگی! آخه تقریبا هرچی بگیم میگی!

دختر => دوودَر          پیچ گوشتی => بی تو بی

موز=> مووو moov          نخ=>نُخ

جیــگر=> دیدَر          آینه=>آنی ِ

نینی تو آینه => بِیبی          خوراکی=> اوآتی

محمود=>مَححححمو          بالا=>بادا ، پایین=> باتین

ارشان=> اَدان          میترکه=> میتِته

لااله الی لا=> لا لَ لَلا         

ارشان دیکته چند شدی؟ بیـــــش(20)

ی روز توپتو گم کردی! اومدی گفتی دوب دو؟؟؟؟ گفتم تو  اتاقه مامانی! گفتی توتا؟؟؟؟؟؟؟ (تو اتاق؟) گفتم آره عزیزم! گفتی میــــــشی. (مرسی)

boy stork clipart graphics

 حالا ی چندتا عکس

18

عشقم در حال بازی با قوری!!!!!!!!!!تعجب

18

و حالا چایی میریزه!!!!!!خنده

18

و موز خوردن ک حتی ذره ای از موز تو دهنش نرفت

18

انگار چندشت میشه. خخخخخخخ

اینم طرز ماکارونی خوردن عسلکم...

18

وای من قربون چشم تیله ایت برم مامانم

18

اینم قطار بازی عروسکم

18

اصلا نذاشتی یک دورم بزنه و ترکوندیش خخخخخخخخ


مامان جونب بی صبرانه منتظرم این چند روزم بگذره. سال جدید بیا. آخه نیمه دوم اسفند خیـــــــــــــــــــــــلی برامون بد بود. دقیقا از آبان 92 بدبیاری ها و خستگی روحی و جسمیمون شروع شد. ولی شکر خدا این آخر سالی خوبه و دلمون شاده. امیدوارم سال 93 واسه همه و همه خوب باشه............

18

18

1090626kyumvzegpz.gif

آرزوی من برای تو، هرچی آرزوی خوبه مال تو


بعدا نوشت: این متن دو روزه آمادست ولی نمیتونستم بیام نت تاییدش کنم. امروز از دوست خوبم فایزه جون مامان یسنا و همسرش تشکر میکنم ک کمکم کردن نت رو ک خراب شده بود وصل کنم.قلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (22)

سپیده مامانه پارسا
22 اسفند 92 17:42
سلام جوجویی..سال نو تو هم پیشاپیش مبارک باشه ایشالا سالی آروم داشته باشیم به خصوص پارسا و ارشان..میبوسمت..اگه عید تهران بودین بیا عید دیدنی..
رضوان مامان رادین
22 اسفند 92 19:17
عسل خاله چقدر موهات خوب شدن عزیزم مبارکت باشه. وااای عیدیتم که گرفتی ...مبارک خودتو مامانی
نازي مامان پورياپارسا
23 اسفند 92 7:30
عجب روزهاي پرحادثه ايي واسه ارشان جونم. درضمن موهاي خوشگلتم مبارک عزززززززززيزم
لیلا مامان حانیه
23 اسفند 92 10:14
ســــــــــلام آقای خوش تیپ و مو قشنگ ،مبارکه موهات که خیلی قشنگ شده الهی بمیرم گل پسر ما آمپول زدهو پاهاش سوخته انشاالله خــــــــــــــیلی زود خوب میشی خاله عکساتم مثل همیشه قشنگ بود راستی مبارکه تبلتت خاله
سارا مامان محمدرضا
24 اسفند 92 4:25
من عاشق موهای آرشانم. مبارکش باشه. ایشالله پاهای سفید تپل نازشم زودی خوب بشه و دیگه نسوزه.
الهه مامان امير محمد
24 اسفند 92 13:35
17 ماهگيت مبارك خاله. انشالله هميشه تنت سالم و لبات خندون باشه. الهي هيچوقت ديگه مريض نشي و نخواي امبول بزني. موهات هم خيلي خوشگل شده گل خاله. انشالله سال خوبي شما و مامان و بابا در بيش رو داشته باشيد.
امیرحسین کوچولو نفس ما
24 اسفند 92 15:11
دندونهات مبارک عسیسم موهات عاااااالی شده مبارک. وااااای که خیلی بده سوختن پاهای ظریف این کوچولوها الهی که دیگه هیچوقت اینجوری نشی فرشته کوچولو 17 ماهگیت هم مباااااارک.کادوهاتون هم مباااااارک
مامان سمیه پارسا جون
24 اسفند 92 17:48
سلام عسلکم،قربون تمام مهربونیت بشم،خیلی ناراحت شدم که نازنینی مثل تو مریض شده ولی عیبی نداره خاله جون بزرگ میشی یادت میره،ولی امیدوارم محبتهای مامان و بابا مهربونت از یادت نره راستی شقایق جووونم ،منم تو تمام ناراحتیهای پارسا میرم پیش دکتر صالح پور،پزشک مخصوص پارسا است ،که از شب اول تحت نظره اونه،خیلی هم راضیم،البته میرم مطبش توی ستار خان.... امیدوارم در سال 93 بهترینها رو رقم بزنید
مامان سمیه پارسا جون
24 اسفند 92 17:50
عزیزکم 17 ماهگیت مبارک راستی با این موهای ناز مواظب باش ندزدنت خیلی خیلی ناز شدی(ما شاااله)
شقایق مامان آرشا
25 اسفند 92 10:49
دندونات مبارک ایشالا دیگه امپول نزنی و بلا ازت دور باشه
مهرنوش مامان مهزیار
25 اسفند 92 10:59
ستاره بختتان بالا سپیده صبحتان تابناک سایه عمرتان بلند ساز زندگیتان کوک سرزمین دلتان سبز پیشاپیش سال جدید مبارک ((مامان مهرنوش و مهزیار))
مامان ایلیا(آرزو)
25 اسفند 92 12:58
سلام عزیزم خوبید؟17ماهگیت و موهات و تبلتت مبارک عسیسم الهی چرا مریض شدی آخه.وای شقایق جون در مورد مرغ پاک کردنت کلی خندیدم عکسی که گذاشتی خنده دار بود منم از مرغ یخی بدم میاد و نمیخرم ببوسش ما هم آپ شدیم
نیم وجبی
25 اسفند 92 19:05
سلام دوستم .. ما دوباره برگشتیم ،، خوشحال میشم قدم رو چشممون بذارین .. رمز پست رو براتون خصوصی گذاشتم
رضوان
25 اسفند 92 21:47
فدای ارشان خوشگلمممممممممممم 17ماهگیت مباااااااااااارک عسل خان
مامان آنیل
26 اسفند 92 11:06
سلام خانومی خوبی؟ الهی از این ریز نوشتنات خوشم مید خیلی باحالی شقایق جون. قربون آرشان برم من مواشم مبارکش باشه چه خوشگللم بهش میاد 17 ماهگیت مبارک باشه گل پسر. دیگه وزن بچه زیاد تغییر نمیکنه پابت میمونه تا یه مدتی . ولی وزنش خدایی خوبه ماشالا دندون جدیدم مبارک باشه
فرناز خاله آرسن جون
26 اسفند 92 20:09
بالخره ما برگشتیم دلمون براتون تنگیده بود ارشان جون هم تو این مدت خیلی بزرگ شده ،موهاش رو فشن کردین خیلی بهش میادمرواریدهاتم مبارکت باشه خاله ،و هدیه عیدتم خیلی قشنگه مبارکت باشه بزرگ شدی باهاش گیم بازی کنی میبینی خاله بد اموزی میکنه اینجا در ضمکن پیشاپیش عید مبارک باشه
مامان رقیه
27 اسفند 92 9:32
شقایق بیا یه خبر جدید
مریم (مامان ارمیا )
28 اسفند 92 1:26
عزیز دلم ایشالله همیشه سلامت و در حال شیطونی باشی
مامان یگانه و ریحانه
28 اسفند 92 10:54
سلام شقایق جون عزیزخاله 17ماهگی و مرواریدای جدیدت مبارک باشه موهاش چقدر خوشگل شده الهی مریضی دیگه سراغ گل پسرمون نیاد
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
2 فروردین 93 6:22
زلال ترین شبنــم شــادی را همیشه بر لبانت آرزو دارم نه برای امروزت بلکه برای فردای هر روزت عیدت مبارک . .
مرضیه
10 فروردین 93 16:04
سلام عزیزم خوبی؟ من یه سه هفته ای نبودم و کلی از پستات جا موندم خب اول از همه دندون های جدید مبارک باشه انشاا... که بقیه هم به زودی در میاد و راحت میشی دوم هم که کوتاه کردم موهای نازت هم مبارک باشه گلم خیلی بهت میاد خرید تبلت هم مبارک باشه انشاا... خرید ماشین ارشانی واسه مریض شدنت هم خیلی ناراحت شدم امیدوارم مریضی از همه بچه ها به دور باشه قربون حرف زدنت برم من خیلی ناز حرف می زنی عکس هات هم که مثل همیشه زیبا هستند دوست جونم حتما واسه خودتون اسپند دود کن دوستتون دارم زیاد
مامان محمدرهام جون
18 فروردین 93 11:00
اصلاحت مبارک باشه فسقلیعکس ماکارونی خوردنت عالی بود هزار الله اکبر