ارشــــــــــــــان پیشـیارشــــــــــــــان پیشـی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره

پرنس پیشی،پسر پائیزی

خانه پر مهر ما

1393/3/24 15:00
655 بازدید
اشتراک گذاری

پسرک مامان سلام، امروز 24 خرداد 93 ساعت 2:51 دقیقه بعد از ظهره. شما تو اتاقت رو تختت مثل فرشته ها خوابیدی و من دارم برات از این روزها مینویسم.

میدونی مامانی ما چند وقتیه شدیدا دنبال تعویض خونه هستیم. خونه رو برای فروش گذاشتیم و مقداری طلاهای مامانو فروختیم و وام مهر ثبت نام کردیم. و ماشین هم برای فروش گذاشتیم. این دفعه دیگه جدی جدی داریم تعویض میکنیم. حالا دلیل اینکه این پست رو خصوصی کردم چیه؟ این که پارسال همین موقع ما اقدام ب تعویض خونه کردیم و من هی تو وبلاگت نوشتم و نوشتم. یادت ک هست؟ ولی نشد  ... چ میدونم شاید قسمت نبود یا ...

امسال ک بابایی جدی جدی تصمیم ب تعویض گرفت من فکر کردم تا خونمون رو نفروختیم چیزی رو اعلام نکنم شاید دوباره نشه  بعد آدم خجالت میکشه خب.

مامانم نمیدونی چقدر ذوق دارم برا تعویض خونه. این یکی از بزرگترین آرزوهای منه. فقط اینکه مشتری برا خونمون کم میاد. !!!!!!!!!!!! آخه خودمونم میدونیم ک قیمتی ک برای فروش گذاشتیم بالا هست و قیمت واقعی خونمون کم تر از اینهاست اما اگر پایین تر بگیم خودمون نمیتونیم بخریم.

چ کنیم دیگه مامان. با اون قلب کوچولوت و دستای مهربونت دعا کن و از خدا بخواه تا اینجا ک کمکمون کرده بازم باهامون راه بیاد. یکم دیگه لطفشو بهمون نشون بده و مشکلمون برطرف شه.

دیروز نیمه شعبان بود. تولد حضرت مهدی (عج) ، رفته بودیم همون مولودی ک پارسال نذر کرده بودم اگر خونه رو تا امسال عوض کردیم ی مولودی بگیریم، اما قسمت نبود. دیروز دعا کردم و امام زمان رو قسم دادم خودش مشکلمونو حل کنه. هــــــــــــــــــــــــی!

فکر نکنی ناراحتما! نه خیلی خوشحالم این روزا. میدونم بالاخره خدا جوابمونو میده.

ایشالا ب زودی میام مینویسم ک خونمون رو فروختیم. منتظر خبرای خوب باش گل قشنگم. میبوسمت مامانم

آرزوی من برای تو، هرچی آرزوی خوبه مال تو

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)