ارشــــــــــــــان پیشـیارشــــــــــــــان پیشـی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

پرنس پیشی،پسر پائیزی

روز شمار اومدن ارشان... (10روز)

1391/7/15 23:37
559 بازدید
اشتراک گذاری

تاریخ١٥/٧/٩١

 

 سلام حبه انگورم!niniweblog.com چطوری حباب کوچولوی من؟niniweblog.comمحمد ارشانِ مامان عنوان این پست و دیدی؟niniweblog.comمطمئنم نمیتونی درک کنی چقدر هیجان زده ام! مطمئنم فقط اونایی که به این روزا رسیدن و دیدن میفهمن من چه حالی دارم... (انشالا همه اونایی که آرزوشو دارن بهش برسن) دارم منفجر میشم گل پسرم(البته از ذوق) این روزا دهنم جمع نمیشه همش دارم میخندم!niniweblog.comیکم تنبل شدم و فقط لم میدم اینور و اونور و به سختی به کارام میرسم...

النگوهام حسابی واسه دستم تنگ شده و دفعه پیش که رفته بودم پیش دکتر گفت واسه اتاق عمل باید درشون بیارم!niniweblog.comاولش میخواستم ببرمشون ولی حیفم اومد! نمیدونی چطوری و با چه وضعی درشون آوردم... تمام دستم زخم شد...niniweblog.com

واینکه دارم آخرین مطالب در مورد زایمان و نوزاد رو میخونم! یه چیزای مهم هم یاد گرفتم: مثلا علائم خطر در نوزادان: سرفه، زردی، تب، ادرار سخت و دردناک،استفراغ جهشی و جوش های سر سفید!

چطور بود؟ به نظرت میتونم مامان خوبی باشم؟niniweblog.com

5شنبه باباعلی شبکار بود گلم... منم هی میگفتم شب میخوام خونه بمونم...niniweblog.comآخه گلم خیلی برام سخته هی این خونه اون خونه شم...niniweblog.comهرچی مامان شراره، باباعلی و بابارضا گفتن نباید تنها بمونی گفتم نه! مرغم 1پا داشت و گفتم میخوام خونه بمونم!niniweblog.com تا ساعت 11 شب تنها بودم که یهو دیدم زنگ آیفونو میزنن! وقتی پرسیدم دیدم 1عدد مامان شراره و بابارضا اومدن..........niniweblog.com اولش فکر کردم اومدن دنبالم و کلی غرزدم بعدش فهمیدم بابارضا داره میره و فقط مامان شراره رو آورده پیشم که تنها نمونم!niniweblog.com خیلی خجالت کشیدم...niniweblog.com  دلم واسه مامان و بابام سوخت... الان که خودم دارم مامان میشم میفهمم نگرانی برای بچه یعنی چی؟niniweblog.com نمیدونم چرا بهشون فکر نکردم... فکر نکردم که اونام پدر و مادرن و دلشون پیش بچه شونه!

دلم از این موضوع گرفت!!!!!!!niniweblog.com

راستی مامانی یکی از دوستای وبلاگیم(سمانه جون) ازم پرسید که در مورد قیافه تو فکر میکنم؟niniweblog.comیا اینکه تورو چه شکلی میبینم؟niniweblog.com

عزیزم این رویای شب و روز منه! از اون لحظه ای که رفتم آزمایشگاه و 2هفته بود که اومده بودی تو دلم این سوال تمام ذهنم رو پر کرده بود؟ 

niniweblog.comنینی چه شکلیه؟niniweblog.com 

از هرکسی هم نظر میپرسم میگه: هر قیافه ای داشته باشه به نظر مامان و باباش(یعنی منو باباعلی) زیباترینه! میدونم گل قشنگم! میدونم تو هرشکلی باشی تمام وجود منو باباتی! ولی این 1سواله که واسه همه مامانا تو این دوران پیش میاد!niniweblog.com

راستش من همش تورو شبیه دائی امیر داداش خودم) میبینم!niniweblog.comنمیدونم چرا؟ شاید چون خیلی دوسش دارم...niniweblog.comیا شاید اون تنها نینی بود که من روز اول به دنیا اومدنش دیدمش... یا شاید هم چون کارات تو دلم خیلی شبیه کارای دائی  جونته!(که خودش داستانی داره!!!!!!!!!)niniweblog.com

اینم 1عکس از کوچولوئیش که ببینیم شبیهش میشی یا نه؟niniweblog.com

 niniweblog.com

 دایی امیر

niniweblog.com

البته ممکنه چشمات سبز بشه... چون باباعلی و بابارضا چشماشون سبزه و عمو مجتبی هم چشماش طوسیه! 100% پوست سفیدی داری چون ما اصلا تو خانواده پوست تیره نداریم! و به احتمال 90% موهات طلائیه یا اگه خیلی پررنگ بشه قهوه ای روشن! پس روی هم میتونم بگم بوری پیشی ملوسم!niniweblog.com

(حالا فکر کن وقتی اومدی 1نینی باشی باچشما و موهای مشکی!niniweblog.comو من همشو اشتباه گفته باشم!)niniweblog.com

 فقط2تا آرزو دارم

1.تو هرشکلی هستی سالم باشی

2.کچل نباشی و یکم مو داشته باشی

خلاصه اینکه پسر یکی یدونه من، تو هر قیافه ای داشته باشی زندگی من  و باباتی!

niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

مامان سمی
15 مهر 91 13:20
اتفاقا منم داشتم امروز بهت فکر می کردم که فقط 10روز دیگه ارشان تو بغلته اومدم دیدم یه پست با این عنوان گذاشتی.این واقعا درسته بچه شبیه هرکی باشه و هرشکلی باشه تمام زندگی پدرومادرشه و جونشون به جون بچشون بستست.مثل پدرومادرای خودمون.انشاالله که این 10روز باقی مونده هم به خوبی سپری بشه


وای ممنون که به یادمونی گلم
سلامت باشی خاله جون
مریم(مامان ارمیا)
15 مهر 91 18:06
شقایق جون با اجازه لینکت کردم.
بیصبرانه منتظر دیدن روی ماه این آقا خوشکله که پیش بینی کردی هستم.انشالله پسری سلامت به دنیا بیاد و آرزوی دومتم انشالله براورده بشه


بابت لینک ممنون
منم لینکت میکنم مریم جون
مرسسسسسسسسسسسسییییییییییییی
پگاه مامان آرش کوچولو
15 مهر 91 20:37
واااااااااای من بیصبرانه منتظر دیدن این شازده ات هستم

ایشالله قدمش براتون پر از خیر و برکت باشه

یعنی 25 مهرماه ارشان جون بدنیا میاد ؟


ممنون خاله جون
26 مهر میاد!
دوست من
16 مهر 91 6:53
شقایق گلی والله من که روی تقویم آشپزخونه علامت گذاشتم و منتظر نی نیت هستم یادت نره خبرمون کنی ها از من میشنوی این 10 روز رو فقط بخواب!!!!البته اگر بتونی از استرس بخوابی
چون دیگه بعدش سربازی شروع میشه!!!!
خوشحالم با خوشحالیت
بوس هزارتا روی شکم بزرگت ههههه


واااااااااااااااااااای
مرسی که به یادمونی
مرسی خاله جون
mamane roham
16 مهر 91 8:45
سلام شقایق جونم عزیزم خیلی خوشحالم که اینقدر روحیه ات خوبه و دیگه راجع به ترس حرف نمی زنی عزیزم. آفرین نی نی ما نیاز به مامان ترسو نداره بلکه یک مامان خیلی قوی می خواد که همیشه مواظبش باشه و هواشو داشته باشه. راستی راجع به قیافه اش بگم که اگه بور باشه بخوای یا نخوای وقتی به دنیا می اد تقریبا کچله نخوره تو ذوقت و کم کم موهای بورش در میاد ولی نی نی هایی که موهاشون مشکیه خوب بیشتر مو دارن. ولی بهت قول می دم که تا 7-8 ماهش بشه همه موهاش در بیاد. رهام من که علاوه بر اینکه مو نداشت تازه ابرو و مژه هاشم از بس بور بود اصلا معلوم نبود. مخصوصا بچه هایی که سفید پوست هستند. انشالله که هر طوری هست فقط سالم و صالح بشه اینشالله . در ضمن من قبل از اینکه رهام به دنیا بیاد خوابشو دیده بودم و دقیقا همونطوری که تو خوابم بود به دنیا اومد همون شکلی . تو تاحالا خوابشو ندیدی؟؟ می بوسمتتتتتتتتتتتتت مراقب خودت باش


سلام عزیزم... چه جالب... منم خوابشو میبینم ولی مطمئن نیستم که همون باشه...
مرسی گلم... منممیبوسمت
مهرنوش مامان مهزیار
16 مهر 91 9:27
عزیزم مطمئن باش یه پسر خوشگل و ناز میشه و حتما یه ذره مو هم داره . من توی 3 ماهگی که بودم خواب مهزیار رو یدیم البته در سن حدود 6 ماهگی دیدم که بعد از 6 ماه از اینکه بدنیا اومده بود روی تخت خودمون نشسته بود و پاش رو پاش بود خیلی قشنگ همون خوابی بود که توی حاملگیم دیده بودم. قدر این روزها و لحظه ها رو بدون عزیزم


ممنونم
آخیییییییییی عسیسم!
مرسی
زهره
16 مهر 91 10:50
وقتي پستت رو خوندم خيلي هيجان زده شدم دقيقا باتو 1 ماه فاصله دارم.انشالله كه پسرتت و همه ي ني ني هاي تو دل مامانشون سالم به دنيا بيان.من با اجازه لينكت كردم


مرسی گلم... انشالا
منم لینکت میکنم
مامان محمدرهام جون
16 مهر 91 16:09
واااااااااااااااااااای بازم یه تفاهم دیگه شقایق منم دقیقا"همین دو تا آرزو رو داشتم اصلا"دوست نداشتم بچه ام کچل باشه.ان شالله تو هم مثل من بچه ات مو دار میشه ولی من نینی چشم وابرو مشکی دوست داشتم ولی چشم طوسی خسلس قشنگه وعاشقشم خدا کنه چشمای ارشانی طوسی بشهراستی 10روز خیلی کمه دلم براتون تنگ میشه زودی بیا پسملی رو نشون بده باشه


منم بیشتر دلم میخواد مشکی باشه اما میدونم نمیشه!
حتما گلم
مامان محمدرهام جون
16 مهر 91 16:09
به نظر منم نینیت همین شکلی میشه چون نینی منم 90درصد شبیه خاله یایا شد البته بدو تولد کپی باباش بود.


پس خوشحال باشم
marjan
16 مهر 91 19:26
الهی من فدای ارشان عسل بشم!!!!!!!!!!!!!!!
مام فکر میکردمی پشر خواهرم شاید چشماش رنگی بشه اخه مامان بزرگش-مامان باباش-چشماش روشنه منم چشمام عشسلی مایل به سبزه!اما این وروجک چشماش به مامان خودم و آبجیم و رفت و شد فتدقی!
الهی این اقا ارشان عسلی ما شبیه داییشم بشه ناز میشه
هرشکلی هس انشالله سالم باشه!
قالب نو مبارک
راستی به روزم


آره خاله جون فقط سالم باشه............
ممنون
در اولین فرصت میام
mamane Ali
16 مهر 91 21:32
سلام شقایق جونم .. پیشبینی هات درباره ی قیافه ی نینی خیلی جالب بود برام .. دقیقا تصوری که من از علی داشتم .. چون من و همسرم جفتمون بور و سفید و چشم رنگی هستیم ولی علی سبزه دراومد با موهای خرمایی تیره فقط شانس اوردم چشماش رنگیه ! البته میگن (!!!) چون من تو بارداری خیلیییییییی گوجه سبز میخوردم علی سبزه شده !


سلام گلم
چه جالب منم گوجه سبز زیاد خوردم
خداکنه ارشانم سبزه بشه
رضوان
16 مهر 91 23:15
نی نی هر شکلی هست.ان شاا.. سالم باشه .مواظب خودت باش شقایق جون


انشالا ممنونم خاله جون
مهرنوش مامان مهزیار
17 مهر 91 8:12
عزیزم روز جهانی کودک بر محمد ارشان گل مبارک


مرسی خاله مهربون
مامان یاشار
17 مهر 91 9:41
ای جاااااااااااااان. نی نی هر شکلی که باشه مطمئناً عشق مامان و باباشه. ما هم خیلی فکر میکردیم که به احتمال زیاد نی نی باید چشماش روشن باشه ولی تو کل فامیل من چشمام سیاهه که نی نی هم اون شکلی شد ژن قالب من بودم البته فقط تو رنگ چشم ایشالا این چند روز هم به راحتی میگذره و نی نی قشنگت صحیح و سالم میاد بغلت. فقط برای بار هزارم ، ما رو تو اتاق عمل یادت نره که خیلی محتاجیم به دعا. ببخشید خیلی گفتم کلافه ات کردم


عزیزم ممنون
نه گلم همه بهم میگن
حتما یادم میمونه
مامان یگانه زهرا
17 مهر 91 15:03
به سلامتی عزیزم


ممنونم خاله جون


مامان رقیه
18 مهر 91 11:48
موهم نداشت در میاد
بزار همون دعای سلامتی تنها دعات باشه عزیزم

فقط زود باش


آره واقعا
مامان محمدرهام جون
18 مهر 91 17:25
الووووووووووو شقایق نکنه محمد ارشان به دنیا اومده؟؟؟؟؟؟؟؟؟کجایی؟؟؟؟؟؟؟


هستم گلم ولی دیگه دارم میرم
هدي
18 مهر 91 18:06
من حقیقت را دیده ام مثل آنچه با ذهنم ساخته بودم نیست من آن را دیده ام و تصور زندگی کردن با آن روحم را برای همیشه تسخیر کرده است اگر یک روز٬ یک ساعت ناگهان همه چیز به یک چیز تبدیل شود برترین آنها مهرورزیدن است
مامان کورش
19 مهر 91 3:23
سلام شقایق جون من لحظه شماری میکنم این پسمل ناز وقشنگ ببینم فقط بدنیا اومد سریع عکسش تو وبش بزار ببینم این خوشمل خاله فداش بشه