ارشــــــــــــــان پیشـیارشــــــــــــــان پیشـی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره

پرنس پیشی،پسر پائیزی

اطلاعات پایان 3ماهگی ارشان کوچولو

1391/10/25 23:13
361 بازدید
اشتراک گذاری

 

شکلکهای جالب آروین

سلام عمر و نفسم صبح بخیر موشموشک من

گل توپولوی من زیاد وقت ندارم چون الاناست که بیدار بشی... واسه همین یک راست میریم سر اصل مطلب:  شکلک های جالب و متنوع آروین

دیروز ساعت 2باباعلی اومد خونه و ساعت 4 باهم رفتیم دکتر  شکلک های جالب و متنوع آروین

بی نهایت شلوغ بوووووووووووووووووووووووود... یه چیز میگم یه چیز میشنوی !!!!!!!!!!!!!!!!!

تقریبا 2ساعت منتظر بودیم تا نوبتمون شد... یه عالمه نینی دورو بر مون ...... وای یکی جیغ میزد ، یکی میخندید، یکی گریه میکرد، یکی میدوید و مامان باباش دنبالش... خلاصه آدم یاد حموم عمومی میوفتاد! خداروشکر تو پسر خوبی بودی و اولش خواب بودی و بعدشم یکسره تو بغل منو باباعلی ساکت بودی...

  شکلک های جالب و متنوع آروین

باباجون تورو برد پیش همکاراش، یگه همه عین خبرنگارا ازت عکس میگرفتن و میگفتن بزرگ شدی! میگه هرکس باهات حرف میزد تو بهش میخندیدی و خیلی خوش اخلاق بودی! (خداروشکر آبروداری کردی مادر)

دوستای خودمم دیدنتو کلی باهات حرف میزدن و تو هم براشون میخندیدی!

  شکلک های جالب و متنوع آروین

خلاصهههههههههههههه: نوبتمون شد و رفتیم داخل مطب دکتر... آقای دکتر شناختت و پرسید آقا ارشان چطوره؟ منم سفره دلمو باز کردم و هرچی درد دل داشتم گفتم...

دکتر مهربونم همشو گوش میداد و با حوصله برامون توضیح میداد...

شرح حال سه ماهگیت: قد جیگرم: cm5/62    وزن توپولی من: 7,200kg       دور سر دردونه:40cm

ماااااااااااشااااااااااااااااالاااااااااااااااا

  شکلک های جالب و متنوع آروین

دکتر از همه چیز راضی بود و میگفت خوب رشد کردی! قبل از اینکه بپرسه تو باهامون حرف میزنی یا نه خودت شروع کردی به سخنرانی... البته اینم بگم تا قد و وزنت رو بگیرن کل مطب رو گذاشتی رو سرت !!!!!!!!!!!!!!!!

دکتر دستت رو گرفت ببینه تا چه حدی سرت رو بالا میاری و میتونی بشینی که تو یهو دستاشو گرفتی و بلند شدی ایستادی! دکتر خندش گرفت و بغلت کرد و بوسیدت...

خلاصه مادر روز خوبی بود و با خبر سلامتی و رشد خوب تو بهتر هم شد...

شب که موقع خواب شد 2ونیم  سی سی gripe water بهت دادم و بهت شیر دادم و خوابیدی... و دقیقا راس ساعت 5 صبح شروع به بی تابی کردی... منم به دستور دکتر 1 سی سی بهت gripe water دادم و دمر خوابوندمت رو پام و پشتت رو مالیدم و بعد از اینکه خوابت برد 1 قطره تو بینیت ریختم تا راحت تر نفس بکشی و واقعا هم اثر داشت... تا ساعت 7 راحت خوابیدی و دوباره که بیدار شدی شیر خوردی و الانم که ساعت9:40 دقیقه است هنوز خوابی........

خدایا شکرت

اینم عکست:

شوشو

ارشان آماده رفتن

نفس

و

؟کجا میری؟

و

میمیرم برات

اینجا هم دستات و دیدی میخوای شروع کنی به خوردن

پ.ن:فکر نکنی هنوز خوابیدی ! الان که دارم مینویسم کنارت نشستم با یه دست  مینویسم و یه دستم هم پیش تو ئه و با انگشتام برات شکلک درست میکنم

میمیرم برااااااااااااااااااااااااااااااااااااات

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان محمدرهام جون
25 دی 91 15:51
اون تریپت منو کشته!!!!!!!!!!!!!ماشالله پسرنازنین

ههههه شقایق یاد محمدرهام افتادم اونم همینطوری بود با یه کمک میایستاد دیدی هی میگفتی دوست داری پسرت مثل محمدرهام بشه،بیا این اولیش ،تحویل بگیر،منتظر مابقی شیطونیهای شیرینشم باش.بوووووووووووووووووووووووووس برای جفتتون


X
جدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ هورااااااااااااااااا
مامان آنیل
25 دی 91 20:28
به به خوبه که خوش اخلاقی گل پسر همیشه بخندی عزیزم


ماااااااااااااااااااااااچ واسه خودت و آنیل
مامان یاشار
25 دی 91 22:22
هزار ماشالا به این آقا پسر که اینقدر خوب بزرگ شده قربون این تیپت برم من آخه خاله جون. ایشالا همیشه خوب و سلامت باشی عزیز دلم


ملسی خاله نسترن
سلامت باشی گلم
mamanebaran
26 دی 91 11:24
واي خدا جونم ، چقدر محمد ارشام نازنينم بزرگ شده هزار ماشالله ، ماماني حتما حتما اسپند دود كن اونم نه يه ذره يه عالمه ، واي خدا جونم چقدر لباس آبي بهت مياد ، فداي تو كه دكتر گفته همه چيت عاليه ، فداي اون كفشات ، قربون اون چشمات عزيزم ، ناناي من ، راستي ايميلم دستت رسيد


مرسی خاله مهربونم
بوووووووووووووووووووووس واسه خودت و باران جونم
بله
مامان الهه
26 دی 91 11:55
خدارا شکر خوشگلم انشاا... همیشه سالم باشی.بوووووووس


ملسی الهه گلی
بوس واسه تو وو یاسان
مامان شیوا
26 دی 91 12:48
ای جووووووووووووووووونم ارشان خوشگلههههههه...قربون اون چشمای تیله ایت



خدا نکنه خاله جونم
مامان کیان کوچولو
26 دی 91 13:56
سلام عزیزم ..
ماشالله که گل پسری داره بزرگ میشه هااا
مامی جون وب یه کم دیر باز میشه .. یعنی عکسها ی نانا جوون دیر باز میشه ..



سلام گل من
ملسی خاله
سعی میکنم حلش کنم. ممنون که بهم اطلاع دادی
مامان سمی
26 دی 91 16:12
ای جانم چه نازه این گل پسر ماشاالله که حسابی بزرگ شدی خاله جون


ملسی خاله جونی
مامان امیر مهدی (سوده)
26 دی 91 17:45
عشق من ارشاننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن!


mamane roham
26 دی 91 17:50
اخ جونم عزیزم ماشاله چه زود بچه ها بزرگ میشن انگار همین دیروز بود که رهام سه ماهش بود الان سه سالشه قربونت برم خاله . شقایق جون ببوسش . ماشالهه


واقعا زمان خیلی زود میگذره... منم باورم نمیشه انقدر روزها تند تند میرن.......
ملسی خاله جونی
مامان رقیه
26 دی 91 18:27
آفرین که اینقد تند تند میای وهمه چیزو برای گل پسرمون ثبت میکنی
و ببخش اگه دیر دیر میام پیشت عزیزم دوست خوبم
ماشاءالله هر چی میگذره نازتر وآقاتر میشه قرررربون قدوبالاش برم من


ممنوووووووووووووووووووون
خدانکنه خاله مهربون
نیم وجبی
27 دی 91 13:06
به به میبینم که گل پسری رو آپ کردی
دورت بگردم خاله تو چقد نازو تو دل برویی
خدا رو شکر که چکاپتم خوب بوده گلم
اینم یه بوس از طرف کسری واسه محمد ارشان خوشگلمون


ملسی خاله نیکو
ماااااااااااااااااااااااااااااااااچ