ارشــــــــــــــان پیشـیارشــــــــــــــان پیشـی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره

پرنس پیشی،پسر پائیزی

روزانه های ارشان و مامان

1391/10/27 23:10
376 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جیگملی مامان...

 kisssssssssssssssssss

٢تا اتفاق بد که همین امروز برام اتفاق افتاد دلم میخواست موهامو بکنم:  ١. وقتی تمام متن رو نوشتم و فقط دارم آخرین عکس رو میذارم یهو میبینم همش پاک شده و هیچ صفحه ای رو کامپیوتر باز نیست ٢. وقتی میرم تو وبلاگت و این صحنه رو میبینم و با کلی ذوق و شوق میرم تو نظرات و نیم ساعت میمونم ولی هیچ نظری نمیاد.

?????????????

بگذریم... اومدم برات یه سری عکس بذارم که چندتا خاطره برات بشه...

٢٥/دی/٩١ مامان شراره اومد دنبالمون و با هم با کالسکه رفتیم خونه بابارضا... این دومین باره که با کالسکت میری بیرون و یادم میره ازت عکس بگیرم...  قربونت برم که همش تو کالسکه خوابت میبره... تو راه یه اتفاق بد افتاد که اصلا دلم نمیخواد بهش فکر کنم...

خونه بابارضا شدیدا شلوغ پلوغه چون مامان شراره داره همه وسایل رو جمع میکنه که به زودی برن خونه جدید و تو توی تمام جاهای خونه عکس میگیری که برات یادگاری بمونن... مثلا وقتی مامان شراره داره ضبط رو میذاره تو جعبه:

 1

و

 2

وکلی عکسهای دیگه تو جاها مختلف مثل کارتون های مقوایی و حتی بین ظرفها

واسه عصرونه میخواستیم سوپ بخوریم، مامان شراره برامون سوپ آورد و برای شوخی واسه تو هم آورد، البته تو نمیتونستی بخوریش ولی کلی باعث خنده ما شد:

 ارشان و داییش

ظرف دایی رو ببین ظرف خودتو ببین...

این ظرف اسباب بازیهای بچگی منه!!!!!!!!!!!!!!!!

این عکسا وقتی گرفته شد که من و بابایی کشف کردیم این پرتغال اندازه کله توئه!!!!!!!!!!!!!

ارشان پرتغالی

و

ارشان پرتغالی

تعجب کردی!!!!!!!!!!!!!!!!!

ارشان پرتغالی

الهی مامان قربونت برم که همش زبونت بیرونه این روزا................. البته عکسش در دست رس نیست..............

بازم میام، الان کلی کلافه شدم... 2 ساعته نشستم واسه این پست

دوستت داررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

مامان رقیه
27 دی 91 21:44
ای جونم بخورم اون لپای کپل رو
خوب بهش میرسی ها شقایق جونم دستت درد نکنه
ایشالا مامان شراره جون هم به سلامتی برن خونه جدید


مرسی گل خانومی
سلامت باشید
رضوانه
27 دی 91 21:56
وایییییییییییی خدا بخولمش این پسمل خوشمزه رو عکساش خیلی خوشملن هزارتا بوس واسه ارشان جووووون


هدی مامان مه نیا
27 دی 91 23:51
عزززززززززززززززززززززززززززیزم خاله جون فدات بشم


خدانکنه خاله جونی
الهه
28 دی 91 0:15
سلام شقایق جونم خوبی؟مرد کوچیک ما چطوره؟منو یاسان خونه نبودیم.مگه میشه آدم پسر به این جنتلمنی ببینه و نظر نده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟تورو خدا از این عکسا نگیر خدایی نکرده پسرمونو چشم میزننداااااااااااااا.


سلام عزیزم... نمیدونم چرا برامون نظر نذاشتن... لطف داری خاله جون
یاسانئ نانازی رو ببوس
مامان امیر مهدی (سوده)
28 دی 91 8:29
عزیز دلم ماشالله روز به روز داری خوشگل تر میشی نفسم.شقایق جان پسر گلمو مواظبش باش لباس تنش نیست سرما نخوره خدای ناکرده الان هوا سرده.


باشه خاله سوده جونی زودی میپوشه........
مامان امیر مهدی (سوده)
28 دی 91 8:32
قربون اون سر خوشگل و پر مغزت برم من عزیز دلم.پرتقاله باید افتخار کنه به خودش نفسم.



ملسی خاله جونیX:
افسانه مامی پارمین
29 دی 91 0:18
عکس پرتقالش خیلی بامزه شده . ماشالله پسر داره رو میاد . عزیزم حتما اسپند براش دود کن . دست مامان جون درد نکنه که اینقدر به پسرمون می رسه


مرسی خاله افسانه...
پارمینمو ببوس
مامان آيلين
29 دی 91 2:21
ماشالله به اين گل پسر
خيلي ناز نازيه
خدا نگش داره براتون.


ملسی خالهههههههههههههههههههه
مامان کورش
29 دی 91 4:43
عزیزم چه عکسای خوشمل ونازی


X
نیم وجبی
29 دی 91 18:12
وای عزیزم عاشششقتم چقد نازه عکسات
مامانی خب چرا نیم ساعت وایمیستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/



میخواستم زودتر نظراتو ببینم دیگه
فاطمه (مامان آیلین)
30 دی 91 9:50
واااای کپلی خاله ! اون پاچه ها رو میندازی بیرون نمیگی یه موقع من میام میخورمت


نه خاله منو نخورییییییییی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مامان سمی
30 دی 91 17:27
وای چه پرتقالی اما ارشان جونی تو شیرین تر از اون پرتقالی عزیزم


مامان هومن
1 بهمن 91 3:07
سلام ارشان کوچولو
خیلی وقته ندیدمت چه بزرگ شدی خاله
ایشااله همیشه سلامت باشی عزیزکم


سلام خاله جوووووووووووون
ملسی شما هم همینطور
مامان محمدرهام جون
1 بهمن 91 17:24
قربونت برم پرتقال چشم رنگی منمرده ی خودتو اون ظرف سوپتم فسقلییییییییییییییییییییییییییی

عکسها خیلیییییییییییییییییی خوجل بودن مامانی دست مریزاد


ملسی خالههههههههههههههههههههههههههه
مرضیه مامان آرامیس
7 بهمن 91 22:03
وای خیلی بامزه بود