پایان شب سیه سپید است
سلام نفسم سلام همنفسم سلام همه کَسَم..............
مامانم نمیدونم الان چند سالته اما فکر میکنم تا حالا این مَثَل معروف رو شنیده باشی ک میگه: در نا امیدی بسی امید است پایان شب سیه سپید است!!!!!!!!!!!
این الان درست حال منو بیان میکنه! تو اوج ناامیدی بودم و فکر میکردم دیگه نمیتونیم خونه رو عوض کنیم ک باباعلی ی راه پیدا کرد! البته ب شرطه ها و شروطه ها!
باباعلی از همکارش شنید ک میتونه 1وام بگیره... ک اگر این وام جور بشه ما میتونیم بدون فروختن ماشین خونمونو بفروشیم و یکی بزرگتر بخریم... البته:::::::::::: اینم هست ک آقای پدر فرمودند 5 میلیون پولی ک اول باید واسه گرفتن وام بدیم رو خودم باید بدم. خخخخخخخخخخخخخخخخ
ولی بازم اشکالی نداره، اونطوری 4 االی 6ماه دیگه میتونیم 1 وام توپ بگیریم. البته اگر قیمت خونه تا اون موقع 10 برابر نره بالا/ آخه شانس نداریم ک مادر!!!!!! ولی الان خیلی خوشحالم
بگذریم، ب دوست جونا قول دادم با کلی خبر و عکس از تو برگردم:
1.پشه بند
چند روز پیش گذاشتمت تو پشه بندت...... ینی نمیتونم بگم چطوری ذوق میکردی، ازت فیلمم گرفتم ک بزرگ شدی ببینی!
2. دو دندونه
فقط دندوناتو ببین! برعکس عکس گرفتم ک معلوم بشه . الان یکی و نصفی دندون داری!!!!!!!!!!!!خخخخخخخخخ
3.النگو
النگوهامو در آورده بودم ک بذارم خونه! آخه انقدر شنیدم بخاطر طلا مردم و سر ب نیست کردن وحشت کردم... مامانم باید سرتاپاتو طلا بگیرم عشقم
4.قایق ب گل نشسته
اینجا خیلی کار داشتم و تو هم هی مثل جوجه میدوییدی دنبالم، مجبور شدم بذارمت تو وان! بهت میگفتیم ارشان چرا قایقت ب گل نشست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
5.مسواک انگشتی
دیروز بهت قطره آهن دادم بعدش اومدم مسواک بزنم ب دندونات ک سیاه نشه! نمیـــــــــــــــــــــــــدونی چقدر خوشت اومده بود. فکر کنم باز داری دندون در میاری ک لثه هات انقدر میخاره! اولش خودم برات کشیدم بعد دیدم ول کن نیستی دادم بهت و رفتم پی کارم.....
6.سنگینه!!!!!!!
انقده باحال برام فیلم بازی میکنی!!!!!!!!!!!!! بهت با شیشه آب دادم بعد دادم دست خودت! گمونمدلت میخواست بازم من بهت بدم... هی میگفتی اِه اِه!!!!!!! منم گفتم گلم خودت شیشه رو بردار بخور!
یه طوری فیلم بازی میکردی ک مثلا سنگینه زورت نمیرسه... چند بار تکرار کردم ببینم واقعا اینکارو میکنی دیدم بـــــــــــــــــــــــله!
اینجا آب میخوای
بهت میگم خودت بردار بخور
با کلی غر غر کردن مثلا داری آب و برمیداری
هی میگی اَهههههههههه مثلا خیلی سنگینه و نمیتونی
آخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ ک چقدر موش موشکی
الهی بمیرم انقدر سنگین بود از خستگی چَکُش ب دست خوابت برد
این عکسم بذارم ببینی: از خواب بیدارت کردم ب زور ک بریم خونه بابارضا:
گمونم ب زبون خودت کلی بهم بد و بیرا گفتی! آخه خیلی غر زدی... ب خدا داشت شب میشد و مجبور بودم بیدارت کنم ک زودتر بریم!
حالا برو بخواب شکر پنیرم! این پست هم ب پایان رسید..........
دردت ب جونم دوستت دارم هوارتا