داستان اسم گل پسرم دردسرساز شد...
خاطره۵/۵/۹۱
سلام جوجه خوشگل مامان وبابا خوبی دردونه من؟
الان که دارم برات مینویسم مامان شراره و دایی امیر اومدن پیشمون که ما حوصلمون سر نره...... آخه هوا ۴۳ درجه گرم شده و ما نمیتونیم تا جلوی در هم بریم و حوصلمون سر میره...البته این بیچاره هارو با زبون روزه کشیدم اینجا و الانم خوابشون برده واومدنشون هیچ فرقی به حال من نکرده
حالا برم سر اصل موضوع یعنی اسم تو فرشته مامان...
مامانی نمیدونم چرا همه رو اسم تو حساس شدن؟ فکر میکنن من چه اسم عجیبی انتخاب کردم... بابا به خدا اسم پسر منم ۱ اسم مثل همه اسمای دیگه.... فقط من خیلی دوستش دارم... این اسم شاید ازنظر بقیه اصلا قشنگ نباشه...
خیلی ها ازم ناراحت شدن که چرا اسمشو نمیگی؟ نمیدونم چی بگم؟ چه کار کنم؟ به بابایی گفتم میخوام اسم پسرمونو تو وبلاگش بنویسم آخه داره به۱ موضوع بزرگ تبدیل میشه.........
بابایی اسمتو به مامان شیرین گفت و اونم خیلی خوشش اومد و تبریک گفت و قول داد به کسی نگه...
ولی حالا میخوام اسم پسرمو بگم تا بقیه فکر نکنن اسم محمد من اسم عجیبیه...
اسم پسرم
بله پسرماسمت اینه... محمد ارشان یعنی دلیر و شجاع
اینم از اسم شما گل پسر مامان....... ایشالا که تا اون موقع که میای بغل مامان کسی تو فامیل این اسم رو نذاره چون خدا میدونه که من چقدر عاشق این اسمم...
قابل توجه کسانی که اعصاب ندارن: این اسم پسرمه... دیدید که چیز عجیب و غریبی نیست...
مامان جون ایشالا که خودتم این اسمو دوست داشته باشی...
مامان و بابا عاشقتن ارشان گلم...