چهار ماه با حباب کوچولو...
سلام شیرینی زندگی من
دردونه من چهار ماهگیت مبارک
چهار ماه از زمینی شدنت گذشت و ما لحظه ب لحظه بیشتر عاشقت میشیم
گلم ماهگرد چهارمت رو خونه بابارضا گرفتیم... ی جشن کوچولوی 6 نفره...
یک دقیقه آروم نبودی و همش میخواستی شمع ها رو بگیری
خیلی خوش گذشت
هر ماه برات شعر تولد مینوشتم اما الان وقت ندارم عزیزم
هم اینکه کلی از مطالب مونده و عقبم هم خیلی وقته ب دوستات سر نزدم و هم اینکه داری بیدار میــــــــــــــــــــشـــــــــــــــــــــــــــــی...
قربونت برم ک وقتی برات تولدت مبارک میخوندیم تو هم یکسره آواز میخوندی!
مامانی ماه دیگه برات ی شعر خوشگل تولد مینویسم
عاشـــــــــــــــــــــــــقتم مــــــــــــــــــــــــــــــن
ایشالا 40 سالگیت مامانم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی