وای... خسته ام
سلام
ارشان خیلی بد شدی، خستم کردی.... دیگه نمیدونم باهات چکار کنم... یکسره گریه میکنی. تا پیشت بشینم خوب خوبیا... همون لحظه ک بلند شم جیغت میره هوا و از ته دل گریه میکنی و اشک میریزی.
ب خدا اعصاب واسم نمونده. تو ک اینطوری نبودی. 3.4 روزه اینطوری شدی.
آخه منم آدمم هزارتا کار دارم... میگی حتی 1 دقیقه هم ازت دور نشم...
مثلا کنارم تو آشپز خونه ای هـــــــــــــــــــــــــــــــــا ! باز گریه گریه!!!!!!!!!!!!!!!!!! هر جور فکر کنی سعی میکنم سرگرمت کنم... شعر و قصه و اسباب بازی و ...................
ای بابا... نه خوب میخوری نه خوب میخوابی، دیگه لب به فرنی و سوپ نمیزنی... یکسره لباتو سفت میکنی ک نخوری.
خدایا ب داد منم برس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی