ارشان و پارسا...
سلام نینی تپلی من...
گلم اومدم برات از مهمونی بگم... میپرسی کدوم مهمونی؟ دیشب پارسا کوچولو اومده بود خونمون. خیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی خوش گذشت. تو هم ک انقده آقا بودی... قربونت برم ک میدونستی دوستت میخواد بیاد و خوشحال بودی. بابایی کل روز تعطیل بود و من اصلا خسته نشدم. از صبح با باباعلی بازی کردی و رفتین بیرون و خوراکی خوردین و .............
شب هم ک مهمونا اومدن پسر خوبی بودی و همش لبخند میزدی و ب پارسا با اشاره دست میگفتی بیا...
پارسا هم شیریـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن. خاله سپیده و عمو پیمان برات 1 دست لباس خوشگل آوردن... دستشون درد نکنه.
تو هم ب پارسا کوچولو ی هدیه کوچولو دادی ، براش ی دست تاپ و شورتک خریدی...
واسه شام هم من تونستم برای اولین بار بدون مامان شراره کارامو بکنم. شام قرمه سبزی و زرشک پلو درست کردم + 2 مدل سالاد + دسر. امیدوارم ک مهمونام خوششون اومده باشه.
راستی شما دوتا فندق و گذاشتیم تو تختت و ازتون عکس گرفتیم. خیلی راحت بودید و نمیخواستید بیاید بیرون. تو هی پاهاتو میذاشتی رو پارسا و بهش تکیه میدادی.
حالا چندتا از عکساتونو میذارم ببینید.
حالا پارسا داره میاد رو تو
پارسا برو پایین من بیام بالا. خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
و این داستان همچنان ادامه دارد...
آخر شب هم با هم وقتی داشتن میرفتن ما هم رفتیم تا ی دوری هم زده باشیم. قرار هم گذاشتیم ک با هم بریم دَ دَ....
دیگه وقت خوابه... ارشان بره بخوابه...
پسرکم مهمون داری کرده خستس.....
اینم آدرس وبلاگ پارسا جوجو...
http://fandoghiyebarfi.niniweblog.com/
جونمی مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــادر