ارشــــــــــــــان پیشـیارشــــــــــــــان پیشـی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

پرنس پیشی،پسر پائیزی

از همه جا...

1392/2/14 18:51
1,382 بازدید
اشتراک گذاری

سلام شیرینی ناپلئونی مامان15.gif

خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوبی؟

گوگولی ی تلگراف ب مدیریت زدم واسه سی دی بلاگ.... میگن فقط میتونیم 200 تا پست آخرمونو سفارش بدیم... بیشتر از 200تا نمیشه و ما 257 تا پست داریم. نمیدونم چکار کنم؟ 57تا اضافی مونده... حالا نمیدونم چکارش کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 25.gif

Baby3e1.gif

چهاردست و پا:niniweblog.com

Animation412.gif 

 عسل مامان از چهار دست و پارفتنت بگم ک هنوز دنده عقب میری!!!!!!!!!!!!!!! پسرک من کی میخوای جلو بری؟ بیشتر وقتا زانوهاتو بلند میکنی و رو نوک پات وامیستی..... باباعلی میگه داری شنا میری! راستی مامانم ب یکی دیگه از آرزوهام رسیدم! برات زانو بند انداختم..... همونی ک تو سیسمونیت مامان شراره خریده بود و من آرزوم بود این روزو ببینم!!!!!!!!!!10.gif کجا میری پیشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

زانو بندت تو حلقم

پسرم گیر کرده

مامانم وقتی دنده عقب میری خب این مشکلاتم داره دیگه... زیر مبل گیر کردی!

و درنهایت

و در نهایت ب این شکل درمیای و احتیاج ب کمک داری.......... 

Baby3e1.gif

آب تنی:niniweblog.com

baby42.gif 

این روزا ک هوا گرم شده تند تند میبرمت آب بازی... ولی پیش نیومده بود تو حموم ازت عکس بندازم... این دفعه باباعلی اومد تو حموم و عکست رو گرفت... عاشق آب بازی هستی پیشی من...

1

2

3

4

Baby3e1.gif

آینه:niniweblog.com

baby2006.gif 

 عزیز دلم از اعتماد ب نفست خوشم میاد... انقدر خودتو دوست داری.............. هروقت خودتو تو آینه میبینی کلی واسه خودت ذوق میکنی و با نینی تو آینه حرف میزنی! الانم ک با روروئکت میری جلو آینه جاکفشی و کلی دردو دل میکنی... قربون پسر خودشیفته خودم برم.niniweblog.com

1

2

3

4

منو دیدی خجالت کشیدی. خخخخخخخخخخخخخخخ

Baby3e1.gif

 فروشگاه: baby09.gif

چند وقت پیش رفتیم فروشگاه... تو نشستی تو چرخ خرید و بابایی هل دادت جلو و من وسایل برداشتم...

انقده حال کردیم... یادم رفت عکس بگیرم ازت... موقع حساب کردن دیدیم 1 تی تاب تو دستته. اونو کی برداشتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

حالا اومدیم بذاریم سر جاش دیدیم پودرش کردی.... باباعلی گفت نمیشه بذاریم سرجاش... ارشان داغونش کرده....... انقدر خندیدیم... خلاصه اونم ب جمع اسباب  بازیهات پیوست... بیچاره رو نِفله کردی!

1

2

3

مامانی عکس نگیر خجالت میکشــــــــــــــــــــــــــــــــــم!

4 

Baby3e1.gif

پارک:

65.gif

دیشب رفتیم پارک... ما + بابارضا اینا... اولش هوا خوب بودا ولی یهو باد اومد و بازم شما مجهز شدی ب ژاکت و کلاه... خخخخخخخخخخخخخخ خوش گذشت...

1

2

 ی شبم عمو مجتبی اومده بود خونمون... رفتیم پشت بوم و شام و آماده کردیم و کلی خوش گذشت... اولش تو پیشش نرفتی و گریه کردی ولی بعد ک یادت اومد این عموجون خودته دیگه پیش ما نمیومدی...

ارشان و عموش

Baby3e1.gif

وقتی غذا میخوری:

25.gif

مامانم وقتی میخوام بهت غذا بدم پیر میشم تا 2 قاشق بخوری... ب هیچ وجه پیشبند نمیبندی! بخاطر همینم بلوزات داغون میشن... 7.gif

1

2

منم لباسایی ک اینطوری میشن و میذارم مواقع غذا خوردن ب جای پیشبند تنت میکنم...

Baby3e1.gif

بعد از عید:

 22.gif

 نینی جونم از بعد عید شما خیــــــــــــــــــــــــــلی تغییر کردی... یکیش اینکه از وقتی از مسافرت برگشتیم اصلا دیگه رو پا نمیخوابونمت... آخه اونجا ک رفته بودیم خیلی رفتارت بد شده بود... الان دیگه فقط بغلت میکنم و برات لالایی میخونم و موهاتو نوازش میکنم تا میخوابی...

یکی دیگه اینکه اصلا دیگه پستونک نمیخوری... الهی بمیرم ک اصلا دوست نداشتی ولی ما بخاطر اینکه گریه های شبانت کم بشه بهت میدادیم... 

از بعد عید بی چون و چرا گذاشتیم کنار حتی یک بارم لج پستونک نیاوردی...

20.gif

Baby3e1.gif

روز مادر:

 گل نازم امسال روز مادر من واقعا مادر بودم... البته پارسال تو بهترین هدیه دنیا رو بهم دادی ولی نمیدونم چطور بگم ک مادر بودن با همه مشکلات و سختیهاش خیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی زیباست...

امسال ما نتونستیم بریم پیش مامان شیرین و فقط زنگ زدیم بهش و تبریک گفتیم و قراره چند وقت دیگه بریم و هدیه اش رو بدیم... آخه بابایی مرخصی نداشت... یعنی داشت ولی اونم جریان داره...

پیش مامان شراره هم شب قبلش رفتیم و کادوشو دادیم. بابارضا نمیدونست چی بگیره منم بهش گفتم مامان شراره ی میز دیده و خیلی خوشش اومده ولی چون قیمتش بالا بود نصف پولش و بابارضا داد و نصف دیگشو باباعلی ... بالاخره اون میز شد از طرف تو. خخخخخخخخخخخخخخخخ دایی جونم بهم پول داد گفت نمیدونم چی باید بخرم... منم از طرفش برا مامان شراره ی گلدون چوبی بزرگ ک خودش انتخاب کرده بود خریدم.

باباعلی برای من ی صندلی گرفت واسه اتاق تو... آخه دارم با خودم میجنگم ک کم کم تورو ببرم تو اتاقت بخوابونم... اونطوری وقتایی ک میام بهت شیر بدم ب ی صندلی احتیاج داشتم دیگه... حالا ببینیم این پروژه کی عملی میشه...

1

این گل شقایق رو هم تو و باباعلی برام گرفتید

2

این گلم بابارضا برام گرفت...عکس صندلی فعلا نگرفتم...

 دستشون درد نکنه

baby46.gif

واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای چقدر حرف زدم.. ببخشید این پست خیلی طولانی شد. بقیه اش بمونه واسه بعد.. دوستت دارم عشقم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مریم مامان ارمیا
14 اردیبهشت 92 16:01
سلام شقایق جون .خوبی عزیزم؟ .نمیدونستم فقط 200 تا پست آخرو میشه سفارش داد .من تازه میخواستم سال به سال این cdرو تهیه کنم.
راستی میتونی 57 تا پست های آخرتو
به حالت تایید نشده در بیاری .بزاری سی دیت برسه .بعد فعالشون کنی.اینم یه کلک رشتیه دیگه.ولی نمیدونم جواب میده یا نه


سلام گلم. آره کاش میشد هر سال بگیریم. راست میگی ها... فکر خوبیه. ممنونم
زهرا مامان امیرحسین
14 اردیبهشت 92 16:55
سلام عزیزم
دلمون براتون تنگیده بود دیر اومدین
مبارکت باشه هدیه ها عزیزم
ارشان جونیم ببوسش


سلام زهرا جون
با وجود این فسقلی سرم شلوغ شده.. منم دلم براتون تنگیده بود . مرسی عسیسم
شهرزاد
14 اردیبهشت 92 19:18
وای این قضیه ی سی دی چیه دقیقا"؟ قیمتش چنده ؟منم می خوام بگیرم خیلی خوب می شه که!
عکس ارشان جیگر رو که داره آب تنی می کنه رو میذاری آدم دلش می خواد بخوردش آخه


گلم تو قسمت ابزارهای افزوده ، سی دی بلاگ همشو توضیح داده.
مرسی خاله مهربونم
مرضیه
15 اردیبهشت 92 0:16
آخی انشاا... که درست بشه و بتونی سی دی کامل رو بگیری عزیزم
قربون دنده عقبت برم من خاله
بیشتر بچه ها اولش دنده عقب میرن بعد درست میشن
الهی چه آب بازی میکنه طلا طلا
چه تعجبی
ارشان میگه: خو مامانی خوشگلم دیگه باید خودمو تحویل بگیرم
فدات بشم خاله پسر به این خوشگلی باید هم خودشو تحویل بگیره
عکس هات هم یک از یک خوشگلتر مامانی جونش هر شب واسش اسپند دود کن
از عکس های غذا خوردنش خیلی خوشم اومد
راستی دوست جونم واسه هدیه ها هم مبارکه باشه انشاا... که به خوبی و خوشی همیشه هدیه بگیری
واسه ارشان جون و مامان گلش


سلام مرضیه جونم... ممنونم گلم... سلامت باشی. خوشحالم ک دوستی مثل تو پیدا کردم.
افسانه مامی پارمین
15 اردیبهشت 92 8:35
عزیزم ، ارشان جون خیلی بامزه شده . چشم بد ازش دور شه .


ممنون خاله جونی. پارمینموببوس
مامان یاشار
15 اردیبهشت 92 16:33
وای چقدر خبر و عکسای خوشگل خوشگل مامانی. عاشق دنده عقب رفتنش شدم. آینه هم که همه نی نی ها خیلی دوست دارن. نمیدونم توش چی میبینن که اینقده خوششون میاد. ارشان منم که خوشگله خوب همینو میبینه و کلی کیف میکنه. واسه فروشگاه رفتن و خرید کردن هم بهترین روش اینه که همون اول یه چی بدی دست نی نی و دیگه تا آخرش راحت خرید کنی. که خوب ارشان خوردنی خودش اینو یادت داد دیگه آفرین بهت که میخوای تو اتاق خودش بخوابونیش منم خیلی وقته این تصمیمو دارم ولی هنوز عملی نشده دسته گلم رو ببوس


ممنونم نسترن عزیــــــــــــزم.
آره منم تصمیم گرفتم گمونم تا 1 سالگی نتونم اجراش کنم... خخخخخخخخخخخخخخخخخخ
مرسی خاله نسترن
زهره(مامان یاسین)
15 اردیبهشت 92 16:35
با اینکه پستت طولانی بود ولی من مثل همیشه با علاقه خوندماین پسرک چشم رنگی که هر روز داره خوردنی تر میشه مامانش از طرف من یه بوس محکم از لپ هاش بکن


مرسی زهره جونم تو همیشه لطف داری گلم.
چشــــــــــــــــــــــــــم . ماموریت انجام شد خاله زهره
مامان محمدامین
15 اردیبهشت 92 20:42
وای وای اینجارو ببین چه خبره
فدای اون غذا خوردنت...فدای اون آینه دیدنت که مثل محمدامین ذوق زده میشی...فدای چاردست و پا رفتنت خاله جونی نازنازی...
عکسا مثل همیشه حرف نداشت شقایق جونم

مرسی گل من... تو هم مثل همیشه لطف داری..........
مهرنوش مامان مهزیار
16 اردیبهشت 92 8:14
آخی دلم سوخت که عقبی رفته زیر مبل بعدشم گریه کرده عزیز دلم.


منم دلم براش سوخت ولی خودش باید سعی کنه دیگه خاله جون
رضوان مامان رادین
16 اردیبهشت 92 10:51
الهی ...فدای اون چهار دست و پا رفتن عقب عقبی تو آخرای پست هم که حسابی کادو بارون بود..ان شاا... به سلامتی و شادی


خدا نکنه خاله جون... ممنونم همچنین
الهام
16 اردیبهشت 92 15:07
عزیزم
ایشالا حمام دامادی
شقایق جون فیلترشم کردی که!!


میسی خاله. آره دیگه
مامان آنیل
16 اردیبهشت 92 16:10
چه پست جالب و طولانیه همرو خوندم و لذت بردم . خیلی جالبه که نی نی ها شباهتهای زیادی به هم دارن. انیل هم عاشق خودشه و خود شیفته حتی از عکساشم لذت میبره. و اینکه از یه چیزی جدید ممکنه طول بکشه خوشش بیاد ولی یهو عاشقش میشه و ....



ممنونم. آره واقعا. جالبه ارشانم همینطوره
مامان سمی
17 اردیبهشت 92 18:43
هر چی بوست کنم بازم کمه آخه خیلی جیگری ارشان جونی


میسی خاله