ارشان جیگر و باب اسفنجی
سلام تمام وجودم
مامانم امروز اومدم درباره تو و باب اسفنجی برات بگم...
قبلا قبلنا ک هنوز شبکه پرشن تون نیومده بود و باب اسفنجی هنوز اونقدری رایج نبودمن یعنی مامان شما تو شبکه / MBC3 / این کارتونوو میدیدم و ب شدت عاشق پاتریک بودم.
مامانی من تو اون شبکه عربی متوجه نمیشدم ک پاتریک چی میگه ... حتی یادمه اونجا پتی صداش میکردن... فقط عاشق قیافش شده بودم.
زمان گذشت و کم کم کارتون باب اسفنجی رایج شد و من تازه فهمیدم این شخصیت پاتریک کلا بانمکه و بیشتر عاشقش شدم...
نمیدونم تو کدوم پست نوشتم اما یادمه تو دوران بارداری برات نوشتم ک وقتی کارتون باب اسفنجی شروع میشه تو توی شکمم کاملا دقیق میشی و آهنگشو دوست داری... مطمئنم وقتی من انقدر با علاقه نگاه میکردم تو هم عاشقش شدی...
الان دیگه تحت هر شرایطی باشی( خواب ، بیدار، درحال بازی، در حال فضولی، در حال گریه، در حال شیر یا غذاخوردن و .................) وقتی اون کاپیتانه میگه آماده اید بچه ها کاملا بر میگردی و ب خدا پلک نمیزنی.
منم ک خودم عشق این کارتونو دارم آهنگشو برت ضبط کردم و هی میذارم تو تلویزیون + تو لب تاب + تو گوشی... خخخخخخخخخخخخخخخخخ
و این موضوع تا حدی رسید ک من تصمیم گرفتم تزئینات اتاقت رو کم کم عوض کنم و باب اسفنجی رو وارد اتاقت کنم. (مثلا دایی جون برچسبهاشو برات گرفت و من تمام دراورتو باهاش تزئین کردم.) راستی نظرت راجع ب تم تولد یک سالگیت چیه ک اونم باب باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میدونم دوستش داری... میدونی ک گلم من و بابایی میخوایم جشن تولد یک سالگیت رو یک ماه زودتر(یعنی تو شهریور) بگیریم. آخه میخوایم اگر خدا بخواد ی جشن مفصل برات بگیریم و میدونی ک باید بریم شمال و اونجا بگیریم. و چون تولد تو گل پسرم تو ماه مهرِ و موقع مدرسه و کاره پس جشن 1 ماه زودتر برگزار میشه.................
جیگر طلای من یادم رفت بگم. امیر علی کوچولو ب دنیا اومد. امیر علی نینی دوست مامان شراره است... انقدهههههههههههههههههههه نازه مامانی.
فکر کنم 4شنبه بود ک با مامان شراره رفتیم دیدنش... من یادم رفته بود دوربین ببرم و بازم عکس بی کیفیت انداختم... خخخخخخخخخخخ
از دندونت بگم ک همچنان در نیومده و لثه هات میخاره و غذا نمیخوری و ب شدت نق نقو هستی. امیدوارم هرچه زودتر این روزا بگذره.
هرچی باشی عشق منی، جون منی، عمر منی، نفس منی و من عاشقانه میپرستمت.