شیطنتهای گوگولو
آلبوم دوستای ارشان با عکس محمد پارسا جون آپ شد
سلام دسته گلم.... شیرینم... شیطونکم
جیگرم این پست تقریبا طولانیه اما عکساش کمه! آخه دوربینمون خراب شد و تا اطلاع ثانوی با همین چندتا عکس سپری میکنیم!
خوبی نفسی؟
من اصلا خوب نیستم... آخه چند دقیقه پیش افتادی و سَرِت خورد ب زمین... با تمام وجودم مواظبتم ولی... آخه دیگه چطوری مراقبت باشم گل نازم؟ قربونت برم ک خیـــــــــــــــــلی گریه کردی... الانم رو پام گذاشتمت بخوابی... قربونت برم ک جدیدا وقتی میذارم رو پام بخوابی حتما باید پای راستت رو آویزون بذاری! حسابی غصه خوردم وقتی افتادی... ماشالا جدیدا خیـــــــــــــــــــــــــــــلی شیطونی میکنی! دیگه از کنترلم خارج شدی!!!!!!!!!!!!! به هیچ وجه هم نمیخوای تو روروئک بری!!!!!!!!!!! چون دلت میخواد فضولی کنی و هی همه جارو بگیری و بلند شی...
گل قشنگ مامان اگر بدونی چطور داری با دلبریهات ما رو وابسته ب خودت میکنی........... ب خدا مامانم میمیرم برات. ب باباعلی میگم ب نظرت همه پدر و مادر ها انقدر عاشق بچه هاشونن؟ میگه معلومه ک هستن! آخه مامانی هیچ عشقی نمیتونه جای تو رو تو قلبم بگیره. هیچ چیز نمیتونه باعث بشه لحظه ای تو از یادم بری..... دردت ب جون مامان...
نفسکم یعنی شبا ک میخوابونمت اصلا انرژی تو تنم نمونده انقدر ک در طول روز باهات این طرف و اون طرف میدوئم.......... بابایی میگه حسابی وقتت پر شده ها!!!!!!!!!!! کار من دیگه از پر شدن وقت گذشته تمام ثانیه های عمرم رو تو پر کردی عشقم، بچه داری ب نظرم خیلی سخته ولی وقتی من عاشقتم تمام سختی هاشو ب جون میخرم. فقط اگر راحت غذاتو بخوری دیگه ب نظر خودم خوشبخت ترین زن دنیا میشم... تنها مشکلم اینه ک تو غذا خوردن رو دوست نداری! غذایی ک میتونم بی درد سر بهت بدم یکیش قرمه سبزیه و دومی جوجه! اینو نوشتم ک قبل از ازدواج خانمت بخونه و یاد بگیره برات چه چیزایی بپزه!
آخ یعنی من اون روزو میبینم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تمام روز و دنبالتم ک مبادا بیوفتی اما بازم !... آخه عاشق ایستادنی! 1 لحظه نمیشه ازت غافل بشیم... مخصوصا عاشق اینی ک بری و آینه رو بگیری و وایستی! عاشق خود شیفتگیتم! هنوزم خیلی عکستو تو آینه دوست دای! میتونی ساعت ها سر پا وایستی و ب نینی توی آینه لبخند بزنی و باهاش درد دل کنی! منم دم ب دقیقه مجبورم آینه رو تمیز کنم ک جای انگشتای کوچولوت نمونه
این روزا من هر جا باشم میای همونجا، مثلا امکان نداره بدون من بری تو اتاق ، اما اگر من تو اتاق برم میدویی و میای.............
این روزا یَک جیغای بنفشی میکشــــــــــــــــــــــــی بیا و ببین! خیلی باحاله
خیلی وقتا دستت و میگیرم و با هم تو خونه قدم میزنیم! البته همیشه مقصدت پیش آینه میشه!!!!!!!!!!!! خداکنه هر چه زودتر بتونی راحت و بدون افتادن راه بری ک انقدر نخوری زمین!
عـــــــــــــــــاشق خودکاری! خیلی دوست داری بهت خودکار بدم اما خودت میدونی ک گلم خطرناکه! با همون حال گاهی ک بیکار باشم و 6 دانگ حواسم بهت باشه میدم بازی کنی! گمونم میخوای نویسنده بشی
راستی مامانی دوباره میخوام بهت شیر خشک بدم! شیر خودم خیـــــــــــــــلی کم شده! فکر میکنم سیر نمیشی! غذا خوردنتم ک ماشالا.................. البته تمام داروخونه هارو گشتیم و ب ب لاک 2 گیر نمیاد! رفتیم پیش دکترت میخوام بهش بگم ک بهت نان 2 بدم! راستی هنوز واسه 8 ماهگیت نبردمت پیش دکترت!گاهی باباعلی وقت نداره و گاهی دکتر! ایشالا ب زودی میریم
میخواستم از این ب بعد شبا تو تختت بخوابی و اتاقت دیگه متروکه نمونه اما چند شبی امتحان کردم دیدم اگر بخای بری تو اتاق بخابی من 5.6 بار باید بیام و بهت شیر بدم! بماند ک چند دفعه باید بیایم بهت سر بزنیم ک پتو روت باشه یا خوب خوابیده باشی! واسه همین به همراه بابای مهربون تفکر کردیم و تصویب شد تا 1 سالگی پیش خودمون بخوابی!
اخیرا یاد گرفتی جایی از بدنت میخاره خودت میخارونی!!!!!!!! مثل سر یا پاهات! بیشتر وقتی خوابت میاد گوشاتو میخارونی!
وای وای وای اینو نگفتم: بوس یاد گرفتی مامانم! البته فعلا فقط اسمش بوسه و فقط رو خودم انجام میشه! وقتی صدات میکنم میگم بوس بوس هر کاری ک داری میکنی و میذاری و میای بغلم صورتمو خیـــــــــــــــــــس میکنی و میری ب ادامه کارت میرسی! آخ ک من عاشقتم!
تو بازی گاهی هی میگم کیه؟ کی اومده؟ تو هم هی ب هر چی ک جلوت باشه میکوبی! مثلا داری در میزنی!
هر چی رو ک بخوای یکسره میگی دِ دِ! دِ دِ
موقع شیر خوردن مدام دستت تو صورت من میچرخه! دماغم دراز شد از بس کشیدیش! (حالا خیلی کوتاه بود) لب و چشم و ابرو بینی نداره هرچی باشه میکَنی
شدیدا دَدَیی شدی! کسی جرعت نداره بیاد خونمون یا بره بیرون! میدوئی طرف در و اگر در بسته بشه این شکلی میشی
جرعت نمیکنیم دهنومنو باز کنیم درجا دستت میره تو دهنمون. خخخخخخخخخخ تکلیفمونو مشخص کن مادر میخوای نویسنده شی یا دندون پزشک؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وایییییییییییییی چقدر حرف زدما! ببخشید! حالا بریم ی چندتا عکس بذارم ک همین عکسا هم غنیمته!
این باب اسفنجی هدیه 8 ماهگیته از طرف مامان شراره بازم من پاتریکو بیشتر دوست دارم............
ماشینتو گذاشتم تو سینی ک ب پرز فرش گیر نکنه و راحت بچرخه! ماشینو انداختی بیرون خودت رفتی تو سینی
مدرک جرم
جون دلم، قلب مامان، عمر و نفسم من عاشقتم