اطلاعات 8 ماه و 16 روزگی
موش موشک من سلام... خوبی ؟ خوشی؟ سلامتی؟
پیشی جونم اومدم تا یادم نرفته اطلاعات و پیشرفتهاتو برات ثبت کنم...
دس دسی: از تاریخ 1 تیر ب بعد کاملا مفهوم دس دسی رو درک کردی( البته بعد از همت مضاعف خانواده ب خصوص مامان شراره) الان دیگه دس دسی جزعی از کارهای روزانت شده... مثلا وقتی نمیخوای غذا بخوری.. یا وقتی داری میخوابی.. یا وقتی داری بازی میکنی..دیشب ساعت 12 شب شده بود و تو خوابت نمیبرد... باباعلی خوابیده بود و منم داشتم بیهوش میشدم... گذاشتمت بین خودمون ک نتونی جایی بری و تو هم نصف شبی شرع کردی ب دس دسی!!!!!!!!! یه صدایی هم میخورد دستات............ آخرشم انقدر شیطونی کردی ک خود ب خود بیهوش شدی! و منم گذاشتمت سرجات!
بابا: کاملا بابا گفتن رو بلدی... خیلی وقته ک میگی شاید از 1 ماه پیش... وقتایی ک باباعلی یا بابارضا میرسن خونه تورو میبرم جلو در و اگر بدونی وقتی صدای پاهاشونو تو راه پله میشنوی چکارا ک نمیکنی.............. قشنگ میپری بالا و پایین و جیغ جیغ... عادت کردی ک تا میرسن ببرنت بیرون... بابارضا بغلت میکنه و میبره تو کوچه ولی باباعلی بیچاره تا 3 طبقه بره پائین نفسش میبره... واسه همین جلو پنجره راه پله چند دقیقه وامیستید...
اوف اوف: از چند هفته پیش هر وقت چیز خطرناکی رو میدیدی ما هی میگفتیم اوف اوف... الان حدودا 2 . 3 روزه کاملا خودت هم میگی... لباتو غنچه میکنی و هی میگی فــــــــــــــــــــ فــــــــــــ... خخخخخخخخ حتی گاهی برقارو ک خاموش میکنیمم میگی!
آب بازی: همچنان شدیدا عاشق آب بازی و آب تنی هستی ی وقتایی ک خیلی کار دارم و تو هم لج میاری و مثل جوجه دنبالم راه میوفتی تو 1 کاسه آب میریزم و تو کلی سرگرم میشی... از نوک سر تا نوک پاهاتو خیس میکنی... وقتی هم ک آبش تموم میشه و همه رو خالی کردی کاسه رو میکشی و ب سختی میاری میدی بهم ک دوباره توش آب بریزم.
فــــــــــــــرار : چند وقته ک دنبالت مبکنیم و صداهای ترسناک در میاریم تو هم غش غش میخندی و فرار میکنی! بیشتر هم میخوای بری بالای مبل.... آخه اونجا چرا مامانم؟ این بازی رو باباعلی بهت یاد داد... گاهی هم میبینی ک ما دیگه رسیدیم و نمیتونی در بری دستت و میاری و میذاری رو صورتمون و نازی میکنی... گاهی هم صورتت رو میچسبونی ک گاز بگیری.... خخخخخخخخخخخخخ
خبرهای تصویری
ب طرز خطرناکی تو گهوارت بلند میشی و می ایستی ک اگر سریعا نرسم معلوم نیست چی میشه...
1 پیشی داری ک شده یار و همراه همیشگیت...
توبازی
موقع غلطیدن
وقتی خوابت بیاد
ساعت 12 شب ک همه خوابن و چشمای تیله ای تو بازه
وقتی خوابیدی
و این یار با وفا وقتی ک تو حواست نیست هم ولت نمیکنه
دمپاییتو برات پوشوندم... کلی ذوقیدی و هی راه میرفتی
قربونت برم چراغشو روشن کردی
دیگه باید برم گلم... عاشقتم نفسم