210-ارشان تولد مامانت مبارک.......
آقا ارشـــــــــــــــــــــــــــــانم تولد مامانت مبارکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیروز یعنی 10 مرداد تولدم بود......
هوووووووووووووورااااااا
دیروز خیلی بهم خوش گذشت... این اولین سالی بود ک فرشته کوچیکم روز تولدم تو بغلم بود. ارشانم خیلی دوستت دارم مامانم. ممنون ک هستی...
این زیباترین تولد عمرم بود. درسته هیچ ربطی ب من نداشت. خخخخخخخخخخخخخ، هم واسه تو شعر تولد خوندیم و تو کلی ذوق و دس دسی کردی هم شمعهارو تو فوت کردی ولی بهترین تولدی بود ک تو عمرم داشتم.
دیشب مامان شراره + بابا رضا + دایی جون اومدن خونمون.
یعنی قرار بود من ی روزی از روزهای ماه رمضون خانوادمو دعوت کنم و فکر کردم چه روزی بهتر از این روز ک تولدم باشه ... 5 شنبه هم باشه ... باباعلی هم شیفت شب نباشه. واسه همین از اول ماه رمضون واسه روز تولدم برنامه ریزی کرده بودم...
افطار درستیدم و شام درستیدم و کیک هم خودم پختم. خدارو شکر ک مامان شراره از صبح اومد تورو نگه داشت فندقم وگر نه ب هیچ کاریم نمیرسیدم...
اینم نمایی از کارهام...
پسملم با دایی کُپُلی منتظرن تا سفره پهن شه و حمله کنن...
اینم دست پخت خودم. البته از سفره افطار یادم رفت عکس بگیرم. اونجا هم خیـــــــــــــلی زحمت کشیده بودم ... خخخخخخخخخ
اینم کیک مامان پز ک انگشت پسرکم داره میره ب سمتش. خخخخخخ
کیکم خیلی خوشمزه شده بود... کلی هم براش زحمت کشیدم ولی نمیدونم چرا خامه ای ک درست کرده بودم پف نکرد و همش ریخت. مهم اینه ک خودم درستش کرده بودم و همه تعریف کردن.
امسال من 22 سال رو ب پایان رسوندم و وارد 23 سال شدم. و از اونجایی ک کیک رو خودم پختم یادم رفت شمع بخرم. این ابتکار خودم واسه شمع 22........ 2تا اینور 2تا اونور میشه 22.......
حالا بریم سر اصل مطلب، کادو ها ...خخخخخخخخ
دیشب همسر عزیزم بهم هدیه نقدی داد (ک براش نقشه کشیدم و ب زودی میگم ک چی خریدم باهاش) و بابا جون ارشان از طرف پسرک هم برام جای شمعی ک چند وقت پیش خوشم اومده بود رو خرید
علی مهربونم ارشان شیرینم ممنون... خیلی دوستتون دارم
بابا رضا و مامان شراره عزیزم هم برام ی لباس خوشگل ب رنگ بادمجونی خریدن...
باباجونم ، مامان گلم خیــــــــــــلی ممنونم (فعلا نتونستم عکسشو بگیرم و بذارم)
و داداش کپلی عزیزم هم ب قول خودش بهم آب جوب داد!!!!!!! خخخخخخخ یعنی ادکلن جوب
دادشی جونم مرسی. بوس
و از همه کسانی ک تولد منو فراموش نکرده بودن و بهم تبریک گفتن بی نهایـــــــــــــــــــــــت ممنونم. دوستای وبلاگیم زهرا جون مامان امیر حسین کوچولو، مونا جون مامان آریان و سپیده جون مامان امیر مهدی ممنونم ک تولد منو یادتون بود
و دوست جونم سمیه عزیزم( مامی کیان) تولدت ک هم زمان با خودمه مبارک باشه... بوس