ارشــــــــــــــان پیشـیارشــــــــــــــان پیشـی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

پرنس پیشی،پسر پائیزی

هفته30 پسر پاییزی من...

1391/5/26 23:51
320 بازدید
اشتراک گذاری

 _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_  _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_  _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_  _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_  _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_  _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_  _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_

 

 

خاطره23/5/91

سلام شیطون بلای مامان...

خوبی عشق مامان؟ شیطونکم این روزا تو هفته 30 بارداری هستیم و من خیلی خوشحالم که دیگه داریم به دیدار هم نزدیک میشیم... تو باید 8هفته دیگه تو دلم بمونی... اما سختیش 7 هفتس... خیلی خوشحالم مامانی.... تو هم که حسابی مارو به خودت وابسته کردی... تو خواب و بیدار شدی دنیای مامان و بابات... هنوز نیومده تمام زندگیمون شدی پسرم... هر شب واسه باباعلی لحظه به لحظه کاراتو تعریف میکنم و یه عالم ذوق میکنیم... وقتی بابایی دستشو میذاره روتو قلقلکت میده همچین خودتو لوس میکنی که دلمون آب میشه...

حالا واسه پسرم از دورو برمون بگم:

23مرداد، غروب که بابایی اومده بود خونه خیلی خسته بود و یکمی خوابید... ساعت 10 شب  بهش گفتم منو ارشان حوصلمون سررفته وتصمیم گرفتیم بریم بیرون... سریع لباس پوشیدیم و رفتیم که اکثر جاها تعطیل بود ولی ما کم نیاوردیم و به رفتن ادامه دادیم...niniweblog.comتا اینکه به سختی 1ویتامینه پیدا کردیم که هنوز تعطیل نبود و خیلی هم شلوغ بود...1176206302.gif بعد از اینکه حسابی به خودمون رسیدیم رفتیم دنبال 1جا که غذا بخوریم... اونم به سختی پیدا کردیمو غذا هم خوردیم و ساعت 1شب اومدیم خونه و لالا... خلاصه اون شب فقط به شکممون رسیدیم جایی باز نبود...

24 مرداد بازم باباعلی شبکار بود و صبحش منو برد خونه بابارضا و خودش رفت سر کار... اون شب قرار بود دایی من بیاد اونجا... واسه افطار دایی جونم اومد و خیلی هم به هممون خوش گذشت...niniweblog.com فقط شبش من خیلی ترسیدم آخه این زلزله که آذربایجان و داغون کرده خیلی همه روبه وحشت انداخته و من تو خواب دیدم داره زلزله میاد. از خواب پریدم و انقدر بیدار موندم و دعاخوندم که هیچ جا زلزله نیاداسترسنگران

مامانی تازه 1کار جدید میکنی... جدیدا با آرنج میکوبی به شکمم که نفسم از درد قطع میشه و اشک تو چشام جمع میشه....niniweblog.comخیلی دردم میگیره اما فکر میکنم تو خوشت میاد... قربون شیطونیهات برم که روز به روز داره بیشتر میشه گلم

مامان و بابا خیلی دوستت دارن دردونه!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان محمدرهام جون
26 مرداد 91 12:11
مامانی
26 مرداد 91 12:49
30هفتگیت مبارک کوچولوی خاله


مرسی خاله جونی
مامان محمدرهام جون
26 مرداد 91 13:11
سلام
برو مدیریت مطالب .ویرایش همون پستت رو انتخاب کن ومثلا"معذرت

پایین کادر نوشته ویرایش زمان روش کلیک کن بعد تاریخ اون روزی که نوشته بودی رو بزن وثبتش کن.
میدونم من خودمم تاریخ میزنم ولی نوشته های قبلیت که منتقلشون کردی منظورم بود عزیزم.


باشه گلم......... خیلی ممنون
مامان محمدرهام جون
26 مرداد 91 13:14
آخی جووووووووووونم قربون آرنج کوچولوت برم.یه کمم فکر مامانت باش.خیلی باحال مینویسی شقایق من رو میبری به ایام گذشته.تندرست وشاد باشید


کشته منو خاله جون
سلامت باشی گلم
سمیه
26 مرداد 91 14:51
حالا این بیرون رفتنها رو داشته باشید که دیگه خیلی کم پیش میاد تا 1 نیمه شب بتونید بیرون بمونید
خوش باشید
راستی شما تهران هستید؟


سلامت باشی گلم
آره عزیزم. ما تهرانیم
شیوا در دنیای شکلک ها
26 مرداد 91 15:10
مامان محمدارشان منم لینکتون کردم موفق باشید


ممنون گلم
مامانی
27 مرداد 91 10:58
سلام خانومی خوبی؟ من و طه بروز شدیم و منتظر قدم شما





سلام چشم...


مامان هومن
27 مرداد 91 16:14
سلام مامانی
دیگه شما هم آخرهای راهین
ایشااله نینی کوچولوت صحیح و سالم بیاد تو بغلت


سلام... آره گلم تقریبا آخراشه... ممنون خاله