ارشــــــــــــــان پیشـیارشــــــــــــــان پیشـی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

پرنس پیشی،پسر پائیزی

دکترم رفت...

1391/5/31 23:48
286 بازدید
اشتراک گذاری

خاطره٣١/٥/٩١

سلام ناز پسرم... سلام گل پسرم... سلام قند عسلم... سلام یکی یدونم!

 

حالت خوبه مامانی؟ جوجویی ایشالا همیشه خوب خوب باشی... یادته قرار بود ٣١ مرداد بریم دکتر؟ رفتیم...

یعنی ٣٠،دوشنبه من رفته بودم خونه بابارضا و شب اونجا موندم و فرداش یعنی سه شنبه چون نمیتونم رانندگی کنم و بابایی هم نبود با مامان شراره با آژانس رفتیم..Surprise بماند که حاج آقایی که مارو میبرد چند بار گممون کردساعت ٥ نوبتم بود که ١ربع به ٥ رسیدم و همین که پذیرش گرفتم خانم عزیزی که باهامون آشناس سریع وزن و فشارمو گرفت و فرستادم تو...

وزنم ٧٣ وفشارم١٢ رو٧... خدارو شکرYah دکتر سمیعی مثل همیشه خیلی خوش رو و مهربون من و تو رو معاینه کرد و صدای قلب خوشملتم شنیدم...  فقط ١خبر بد دارم: دکتر سمیعی داره میره کانادا... آخه نمیدونم چرا همش سر من همه چیز کم میاد... الان ٤ساله من با دکتر آشنا شدم و همین که به ماه آخر بارداری من نزدیک میشه باید بره... 

یکی از فامیلامون موقع زایمانش دکترش تو ترافیک موند و دکتر شیفت نینیشو به دنیا آورد...  منم که این موضورو شنیدم به مامان شراره گفتم خدا به خیر بگذرونه، خیلی بده اینطوری... خیلی در موردش حرف زدیم که دقیقا همون بلا سر خودمم اومد... 

دکتر مثل همیشه مهربون بهم گفت: شقایق جون از دفعه دیگه که بیای به جای من خانم دکتر صداقت معاینت میکنه... گفتم نه... گفت شرمندم باید برم کانادا و کل ماجرا رو برام تعریف کرد... منم دهنم باز مونده بود... خلاصه ١سونو دیگه هم برام نوشت اما آخر شهریور چون تاحالا ٣ بار رفتم و گفت که ضرر داره... خیلی هم تاکید کرد که تا جایی که میتونم استراحت کنم... تا میتونم تو ماشین نشینم...  منم نا امید اومدم بیرونو همه چیزو واسه مامان شراره تعریف کردم بابا علی که خودش پرسنل بیمارستانه میگه دکتر صداقت هم دکتر خوبیه... خلاصه ناراحتم دیگهWhoop De Doo از اونجا هم رفتیم میلاد نورو یکمی چرخیدیم و یکمی خرید کردیم و باباعلی اومد دنبالمون

این بود ماجرای دکتر رفتنمون... خدارو شکر که تو خوبی و پیش مامانی

خیلی خیلی خیلی خیلی دوستت داریم ارشان گلم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان محمدرهام جون
2 شهریور 91 12:48
غصه نخورعزیزم دکتروسیله اس .ان شالله زایمان خوب وراحتی اشته باشی


ممنونم گلم که دلداریم میدی
مامان هومن
2 شهریور 91 14:44
سلام شقایق جون
خدارو شکر که همه چی خوبه
ایشااله این 1 ماهو نیم هم به خوبی و خوشی بگذره و ارشان کوچولو رو بغل کنی


سلام عزیزم... ممنونم گلم
شما هم همینطور
مامان کورش
3 شهریور 91 2:13
سلام شقایق جون ایشالله به سلامتی ارشان جون به دنیا میاد و هیج مشکلی نیست خیالت راحت راحت یادم رفت هم اسم خودت قشنگ وهم اسم پسر گلت


خیلی ممنونم دوست من
مرسی که به ما سر زدی