ارشــــــــــــــان پیشـیارشــــــــــــــان پیشـی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

پرنس پیشی،پسر پائیزی

نظر سنجی(ب دعوت سوده عزیزم)

سلام گل پسرم، بازم ب ی بازی دعوت شدم! این دفعه سوده جونم مامان امیر مهدی گلی من رو ب این بازی دعوت کرد، خیلی ازت ممنونم سوده عزیز... اینم آدرس وبلاگ گل پسرش:  http://amirmahdim.niniweblog.com/   اگر ماهی از سال بودم  ... مهر ماه تولد گل نازم! اگر روزی از هفته بودم  ...  سه شنبه، از دوران مدرسه همیشه دوستش داشتم اگر عدد بودم  .. 3........ اگر جهت بودم... شمال......... اگر همراه بودم.. (همراه اول، خخخخخخخخخخخخخخ) همراه همیشگی خانواده اگر نوشیدنی بودم... دوغ..... اگر ثواب بودم... کمک بی ریا ب بچه های بی سرپرست و یتیم ...
25 خرداد 1392

چه خوبه ک هستی...

سلام زندگیم سلام عمرو جونم سلام دردت ب جونم... جیگر مامان یکمی دلم گرفته... یکمی بغض دارم... آخه نشد... میپرسی چی نشد؟؟؟؟؟؟؟ چند وقتیه در تلاش بودیم تا این خونمونو بفروشیم و بریم ی جای بزرگتر بخریم... اما دیشب ب این نتیجه رسیدیم ک نمیشه... حداقل الان نمیشه. چه میدونم باباعلی میگه  با این مقدار پولی ک داریم و با این وضعیت گرونی اگر بخوایم خونه بزرگتر بخریم باید ماشینو بفروشیم و بدون ماشین با ی بچه فسقلی سخته... حق هم داره ها اما من خیـــــــــــــــــــــــــــلی یکدنده ام... تو مثل من نباش مامانم. خب فعلا ک تو همین خونه میمونیم.  دیگه همش ب خودم میگم خب نشد ک نشد  فدای سر پسرم   خدا...
23 خرداد 1392

شیطنتهای گوگولو

آلبوم دوستای  ارشان با عکس محمد پارسا جون آپ شد سلام دسته گلم.... شیرینم... شیطونکم جیگرم این پست تقریبا طولانیه اما عکساش کمه! آخه دوربینمون خراب شد و تا اطلاع ثانوی با همین چندتا عکس سپری میکنیم!  خوبی نفسی؟  من اصلا خوب نیستم... آخه چند دقیقه پیش افتادی و سَرِت خورد ب زمین...  با تمام وجودم مواظبتم ولی... آخه دیگه چطوری مراقبت باشم گل نازم؟ قربونت برم ک خیـــــــــــــــــلی گریه کردی... الانم رو پام گذاشتمت بخوابی...  قربونت برم ک جدیدا وقتی میذارم رو پام بخوابی حتما باید پای راستت رو آویزون بذاری!   حسابی غصه خوردم وقتی افتادی... ماشالا جدیدا خیــــــــــــــــ...
23 خرداد 1392

بازی وبلاگی

سلام سلام صدتا سلام من از طرف دوست خوبم الهه جون (مامان یاسان)ب ی بازی وبلاگی دعوت شدم... خیـــــــــــــــــــــلی از دوست گلم ممنونم ک منو دعوت کرده اینم عکس دردونه الهه جون واسه تشکر(رو عکسش کلیک کنید میره تو وبلاگش) این بازی اینطوریه ک باید ب کلی سوال جواب بدم و آخرش 3تا دیگه از دوستامو دعوت کنم  و حالا سوالات: 1:بزرگترین ترس توی زندگی چیه؟؟؟ اینکه ی روزی  ب هر دلیلی دیگه نتونم خانوادمو ببینم 2:اگه 24 ساعت نامرئی بشی چیکار میکنی؟؟؟ میرم ببینم کیا پشت سرم حرف میزنن و چی میگن ٣:اگه غول چراغ جادو توانایی برآورده کردن 5 الی 12حرفت رو داشته باشه آن چیست؟ دل خوش واسه همه (د...
23 خرداد 1392

هشت ماه با حباب کوچولو...

  سلام ب حباب کوچولوی یکی یدونه ی هشت ماهه خودم   تولد تولد تولدت مبارک    مبارک مبارک تولدت مبارک تولد تولد تولدت مبارک    مبارک مبارک تولدت مبارک بیا بندازیم امشب 1 عکس یادگاری    همین شب ک شکفتی مثل گل بهاری تولد تولد تولدت مبارک                    مبارک مبارک تولدت مبارک اشک شادی شمع رو نگاه کن     ک واست میچکه چیکه چیکه کام همه رو بیا شیرین کن               بیا کیک رو ببر تیکه تیکه همه جمع شده ان دور تو امشب     گل بوسه مید...
22 خرداد 1392

بای بای...

سلام موش کوچولوی خونه!!!!!!!!!!!!! مَموشی من تازه یاد گرفتی و بای بای میکنـــــــــــــــــــــــــــــــی! قربون قدت برم من مامانم! دقیقا اولین باری ک بای بای کردی 15 خرداد بود!!!!!! ارشانی بای بای!!!!!!!!!!!!! وای من دوووووووووووووووووووووووووووورت بگردم..............  از اون روز دیگه هر دفعه میگیم بای بای دستتو میاری بالا........     این عکساتو ببین.........اون شب باباعلی شیفت شب بود و من و تو تنها بودیم......... موقع خواب کلی پتو بازی کردیم و تو خیــــــــــــــــــلی دوست داشتی!!!!!!!!!!!!!!!! داااااااااااااااالــــــــــــــــــــــــ...
19 خرداد 1392

ی عالمه حرف تصویری...

آلبوم دوستای خوشگل ارشان با عکس های خوشگل: مهنیا جون، آرسام کوچولو، شاهین کوچولو، کوروش جون، آرتین کوچولو و سید عرشیا کوچولو ب روز شد با تشکر از مامانی مهربون ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام ب قند عسل خودم... خوبی شکر پنیر مامان؟ مامان اومد با کلی عکس و مطلب: میخوام یک راست برم سر اصل مطلب:   1.قهر کردن پسملم مامانم چند روز پیش نه غذاتو میخوردی و نه میخوابیدی، انقدر خوابت میومد ک چشمات شده بود 1 نقطه ، بازم نمیخوابیدی و هی گریه میکردی! منم باهات تند حرف زدم و مثلا دعوات کردم.... درجا چشماتو بستی و خوابیدی ولی اینطوری:    2.نصف مال من ، نصف مال تو...
19 خرداد 1392

ارشان و پارسا(2)...(تصویری)

داستان مصّور ارشان و پارسا   ی روز بعد از ظهر دیدم مامانی و بابایی دارن آماده میشن! بعدش اومدن و لباسای منم تنم کردن! فهمیدم میخوایم بریم دَ دَ!!!!!!!!!!!! آخ جون مامانی گفت داریم میریم خونه پارسا جونی دوستم! هــــــــــــــــــــــــــــــــــورا منم چندتا اسباب بازی برداشتم ک اونجا با پارسا بازی کنم! ولی راه خیلی طول کشید... از باباجونم پرسیدم : باباعلی چرا نمیرسیم؟   باباجون:آخه یکمی ترافیکه پسرم! ارشان: پس من ی چُرتی میزنم تا برسیم!!!!!! هر وقت رسیدیم بیدارم کنیداااااااااا!!!!!! و اینطوری شد ک من خوابیدم و مامان و بابام موقع رسیدن بیدارم نکردن و من ندیدم ک دوست ج...
19 خرداد 1392

مادر خوبم الهی قربون تار موهات که سفیده

مادر خوبم الهی قربون تار موهات ک سفیده    هرزمان نگاه گرمت واسه من ب خدا نور امیده زنده هستم تا ک هستی     تا ک چشممو نبستی خــــــــاک پاهای تو هستم      چون خدا تورو پرستم   هنوز محتاج لالایی شب های تو هستم     هنوز مادر همون طفلم بگیر باز هر دو دستم دلم هرگز نمیخواست ک برنجونه دلت رو          همیشه آرزوشه حل کنه صد مشکل تو     ...
14 خرداد 1392